میثم عجم؛ محمد اکبری بورنگ
چکیده
بورس اوراق بهادار یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است و از جمله بازار های معاملاتی است که نقش به سزایی در رشد اقتصادی دارد. دانش آموزان می توانند با طی کردن مراحل آموزش بورس در زمینه های مختلف با خاطری آسوده به سرمایه گذاری بپردازند. در این پژوهش پس از بیان اهداف طراحی برنامه درسی آموزش بورس به بیان تاریخچه و تعریف بورس پرداختیم و به تحلیل ...
بیشتر
بورس اوراق بهادار یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است و از جمله بازار های معاملاتی است که نقش به سزایی در رشد اقتصادی دارد. دانش آموزان می توانند با طی کردن مراحل آموزش بورس در زمینه های مختلف با خاطری آسوده به سرمایه گذاری بپردازند. در این پژوهش پس از بیان اهداف طراحی برنامه درسی آموزش بورس به بیان تاریخچه و تعریف بورس پرداختیم و به تحلیل متون پژوهشی و اسناد در زمینه آموزش بورس پرداختیم. برای ارائه این الگو از روش سنتزپژوهی استفاده شده است. هدف از روش سنتزپژوهی این است که تحقیقات تجربی را به منظور خلق تعمیم ها، ترکیب کند. تعمیم هایی که در آن، حد و مرزهای تعمیم نیز مشخص می شود. یافته های سازمان یافته در این پژوهش بر اساس طراحی عناصر برنامه ی درسی 4گانه ی تایلر می باشد شامل: هدف، محتوا، روش و ارزشیابی، در نهایت بر این اساس به 7 مضمون کلی و 52 مضمون پایه دست یافتیم. مضامین کلی شامل: تاریخچه، شرکت های سهامی، بازار های مالی، عوامل فعال در بازار سرمایه، عملیات خرید و فروش، اصطلاحات رایج در بورس، عوامل موثر بر قیمت سهام می شود. قلمرو مطالعاتی نیز کلیه ی منابع چاپی و دیجیتالی نوشته شده پیرامون بحث از ژورنال ها و سایت های علمی معتبری چون magiran ، sid و noormags، eric، irandocn می باشد. برای اعتبار سنجی محتوا نیز از نظر اساتید راهنما و صاحب نظران برنامه درسی استفاده شده است.
آرش ابراهیمزاده
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی دانش ارزشمند برنامه درسی از منظر دو ایدئولوژی کارایی اجتماعی و بازسازی اجتماعی که همواره در تقابل تاریخی با یکدیگر قرار داشتهاند، پرداخته است. روش پژوهش حاضر اسنادی _ کتابخانهای و از نوع تحلیلی_توصیفی بوده است. روش گردآوری دادهها از طریق تحلیل متن و روش تجزیه و تحلیل دادهها از طریق تحلیل محتوا بوده است. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی دانش ارزشمند برنامه درسی از منظر دو ایدئولوژی کارایی اجتماعی و بازسازی اجتماعی که همواره در تقابل تاریخی با یکدیگر قرار داشتهاند، پرداخته است. روش پژوهش حاضر اسنادی _ کتابخانهای و از نوع تحلیلی_توصیفی بوده است. روش گردآوری دادهها از طریق تحلیل متن و روش تجزیه و تحلیل دادهها از طریق تحلیل محتوا بوده است. دانش در برنامه درسی کارایی اجتماعی، از نوع دانش تجربی و مربوط به گروه خواص و نخبگان بوده که مبتنی بر عقلانیت فنی و خلاقیت، پیشرفت، فردمحور(اصالت فرد)، فرآیندمحور، حالنگر و گذشتهنگر، حافظ وضع موجود، مبتنی بر فرهنگ تولید و مصرف(عرضه و تقاضا)، تخصصمحور و به دنبال بازتولید فرهنگی است. این دانش از این منظر عامهپسند است که علائق عمومی در برنامه درسی تنها باعث افزایش آگاهی فراگیران درباره چرخهی تولید، مصرف و زندگی روزمره میشود و همبستگی عمومی را تقویت و زندگی روزمره را میچرخاند. دانش در برنامه درسی ایدئولوژی بازسازی اجتماعی و مکاتب برخاسته از آن نظیر مکتب فرانکفورت، جامعهمحور(اصالت اجتماعی)، نتیجهمحور، آیندهنگر، تحولگرا، انقلابی و حادثهساز است. هر یک از این دو ایدئولوژی به اقتضای شرایط زمانی و مکانی مورد نظر و موردنیاز خود میتوانند بهگونهای موفقیتآمیز عمل کنند. اگر بهدنبال حفظ وضعیت موجود، انتقال فرهنگ به نسل بعدی(بازتولید فرهنگی) و جامعهپذیری کودکان و البته پیشرفت اقتصادی و رفاه جامعه هستیم، میتوانیم از دانش ایدئولوژی کارایی اجتماعی برنامهی درسی بهره ببریم در حالی که اگر بهدنبال بازسازی فرهنگی بجای بازتولید فرهنگی، تحول در جامعه، خودآگاهی فردی هستیم، میتوانیم از دانش بازسازی اجتماعی استفاده نماییم.
کامران مالکپور لپری؛ زهرا کریمیان؛ اعظم بختیاری
چکیده
با توجه به چالشهای روزافزون محیطزیستی و ضرورت سازگاری سیستمهای آموزشی با نیازهای آینده، طراحی برنامههای درسی که همراستا با اصول آموزش پایدار و حفظ محیطزیست باشد، بیش از پیش احساس میشود. از این رو هدف این پژوهش، طراحی الگویی نوینی برای تدوین سرفصلهای آموزشی است که با بهرهگیری از اصول برنامه درسی سبز، چارچوبی جامع و ...
بیشتر
با توجه به چالشهای روزافزون محیطزیستی و ضرورت سازگاری سیستمهای آموزشی با نیازهای آینده، طراحی برنامههای درسی که همراستا با اصول آموزش پایدار و حفظ محیطزیست باشد، بیش از پیش احساس میشود. از این رو هدف این پژوهش، طراحی الگویی نوینی برای تدوین سرفصلهای آموزشی است که با بهرهگیری از اصول برنامه درسی سبز، چارچوبی جامع و مؤثر برای آموزش پایدار ارائه دهد. این پژوهش از نظر هدف، در زمره تحقیقات توسعهای قرار دارد و از نظر روش گردآوری دادهها، ب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. مشارکتکنندگان این پژوهش شامل اساتید و متخصصین حوزههای علوم تربیتی، محیطزیست و علوم اجتماعی از دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال 1403 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند معیار، 18 نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری و با استفاده از راهبرد کدگذاری سهمرحلهای در محیط نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند. بر اساس نتایج پژوهش در مرحله کدگذاری باز تعداد 443 مضمون پایه، 40 مضمون سازماندهنده و5 مضمون فراگیر شناسایی و طبقهبندی شدند. بدینترتیب ابعاد استحصال شده این پژوهش شامل تمرکز بر توسعه پایدار، تمرکز بر رویکرد میانرشتهای و جامع، محلیسازی و انعطافپذیری سر فصلهای برنامه درسی، تقویت شایستگیهای زیستمحیطی و ارتقاء آگاهی فرهنگی و بومی بود. این نتایج بهطور یکپارچه میتوانند دانشآموزان را برای مقابله با چالشهای زیستمحیطی آماده کرده و تواناییهای لازم برای ساختن آیندهای پایدار را در آنها پرورش دهند. بنابراین، پیادهسازی چنین برنامه درسی میتواند نقشی کلیدی در تحقق اهداف زیستمحیطی و اجتماعی ایفا کند.
سولماز نورآبادی؛ یداله اسفندیاری
چکیده
با وجود اینکه فرهنگ و تمدن ایرانی از کاملترین و بالاترین مرتبه تعالیم الهی نشأت میگیرد، نظام آموزشی بخصوص نظام دانشگاهی نتوانسته مدل مناسبی در برنامههای درسی ارائه دهد که با شرایط فرهنگی در سراسر کشور متناسب باشد. حال این سؤال مطرح است که «برای داشتن تعلیم و تربیتی با نگاه بومی بخصوص در برنامههای درسی علوم انسانی نظام دانشگاهی ...
بیشتر
با وجود اینکه فرهنگ و تمدن ایرانی از کاملترین و بالاترین مرتبه تعالیم الهی نشأت میگیرد، نظام آموزشی بخصوص نظام دانشگاهی نتوانسته مدل مناسبی در برنامههای درسی ارائه دهد که با شرایط فرهنگی در سراسر کشور متناسب باشد. حال این سؤال مطرح است که «برای داشتن تعلیم و تربیتی با نگاه بومی بخصوص در برنامههای درسی علوم انسانی نظام دانشگاهی کشور، بکارکیری چه رویکردی مناسب است»؟ جهت دستیابی به پاسخی برای این سؤال، از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته و تمام منابع در دسترس داخلی و خارجی مرتبط با موضوع مطالعه شد. یافتهها حاکی از آن است که برای تحول در برنامه درسی علوم انسانی در نظام دانشگاهی، لازم است در برنامه ریزی درسی علاوه بر بکاربستن تجربیات دیگر کشورها، از فرهنگ و تمدن غنی خود، بهره مند شده و حتی گامی فراتر نهاده و یک الگوی برخاسته از فرهنگ و تمدن خود به جهانیان معرفی کند. نتایج نشان داد بایستی به گونه ای برنامه ریزی درسی علوم انسانی در نظام دانشگاهی انجام شود که ضمن توجه و رشد دانش بومی، از همراهی دانش جهانی هم بهره گرفته شود. در حقیقت یک رشد دوطرفه، که هم از میراث فرهنگ غنی مان حفاظت کرده و هم به اوج قله های دانش جهانی دست یافت. این امر با استفاده از تئوری درخت در جهت گسترش دانش محلی خود در بستر جهانی شدن می تواند امکانپذیر باشد و ضروری است متخصصان و برنامه ریزان علوم انسانی در نظام دانشگاهی کشور به این نکته مهم توجه داشته باشند.
سکینه شرفی؛ حسین مومنی مهموئی
چکیده
ویروس کرونا جوامع آموزشی را به ویژه از نظر تغییر گسترده به سمت یادگیری آنلاین، تحت تاثیر قرار داده است. این به معنای تبدیل سریع برنامههای درسی و سبکهای یادگیری به یک بستر دیجیتال است. ایجاد تغییر در برنامههای درسی بدون بررسی و کنترل دقیق تمامی عوامل تاثیرگذار درآن نمیتواند به تغییرات اثربخش منجرگردد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، به روش ...
بیشتر
ویروس کرونا جوامع آموزشی را به ویژه از نظر تغییر گسترده به سمت یادگیری آنلاین، تحت تاثیر قرار داده است. این به معنای تبدیل سریع برنامههای درسی و سبکهای یادگیری به یک بستر دیجیتال است. ایجاد تغییر در برنامههای درسی بدون بررسی و کنترل دقیق تمامی عوامل تاثیرگذار درآن نمیتواند به تغییرات اثربخش منجرگردد. پژوهش حاضر با توجه به هدف، به روش کیفی و با استفاده از شیوه سنتز پژوهی، بر اساس الگوی روبرتس انجام شده است. در این پژوهش، پس از بررسی های لازم، حوزه قطعی مطالعه جهت سنتز پژوهی چالش های تغییر سبک های یاددهی-یادگیری، حدود 13 منبع مرتبط و موجود بر روی سایتهای تخصصی و ژورنالهای خارجی بوده است. برای نمونهگیری، از منابع در دسترس چاپی و الکترونیکی مرتبط با هدف و موضوع پژوهش، استفاده شده و تا حد اشباع ادامه یافته است. ابزار گردآوری اطلاعات، فیشبرداری بوده و مطالب مرتبط با هدف پژوهش با ذکر مشخصات منبع مطالعاتی و با یک نظم منطقی ثبت و اولویتبندی گردیده است. نتایج پژوهش نشان میدهدکه ما به سطح بالایی از آمادگی نیاز داریم تا بتوانیم به سرعت با تغییرات محیط سازگار شویم و بتوانیم خود را با حالتهای مختلف ارائه با توجه به شرایط همه گیری کووید19هماهنگ کنیم.
سیروان محمودی؛ علیرضا قربانی؛ هانا ابراهیم پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوهای مختلف اقتدار معلمان و تحلیل کیفی نسبت آن با عملکرد (کمی-کیفی) تحصیلی دانشآموزان است. پژوهش با روش کیفی –گراندد تئوری یا روش نظریه بنیادی- با کاربست روش نمونهگیری هدفمند و نظری و با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته با 32 دانش-آموزان پسر مقطع متوسطه دوره اول، (هفتم و هشتم) انجام گرفتهاست. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوهای مختلف اقتدار معلمان و تحلیل کیفی نسبت آن با عملکرد (کمی-کیفی) تحصیلی دانشآموزان است. پژوهش با روش کیفی –گراندد تئوری یا روش نظریه بنیادی- با کاربست روش نمونهگیری هدفمند و نظری و با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته با 32 دانش-آموزان پسر مقطع متوسطه دوره اول، (هفتم و هشتم) انجام گرفتهاست. تحلیل دادهها با رویکرد «استراوس و کوربین» و با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و 206 مفهوم، 45 مقوله و 14 مقوله محوری شناسایی شدند. یافتهها و مدل پارادایمی پژوهش نشان میدهد شرایط علی به-وجود آمدن الگوهای اقتدار معلمان عبارتند از: «نحوه تدریس معلم»، «شیوه ارتباط و تعامل معلم با دانش-آموزان»، «اخلاقمندی معلم» و «نحوه کنترل کلاس». زمینه شکلگیری پدیده، «بستر خانواده» و «فضای حاکم بر مدرسه» بود. «گروه دوستان»، «رفتارهای غیرکلامی معلم» و «احساس کلی دانشآموزان نسبت به معلم» از جمله مقولات بدست آمده بودند که بر پدیده اثر (مداخلهگر) میگذاشتند. دانشآموزان دو نوع راهبرد «پذیرش» و «مقاومت» را در مقابل رفتار و کنشهای معلمان، اتخاذ کرده بودند. «ارزشیابی کمی»، «اشتیاق یا عدم اشتیاق به درس و کلاس» و «تداوم یادگیری» از مقولات پیامدی پژوهش به شمار میروند و در نهایت، مقوله هسته تحقیق با عنوان «الگوهای اقتدار معلمان» با سه نوع «الگوی استبدادی، رسمی و دموکراتیک» شناسایی شد. نتیجه: الگوی اقتدار دموکراتیک معلمان میتواند عملکرد کمی و کیفی مطلوبی برای دانشآموزان به ارمغان بیاورد.