یوسف ادیب؛ اسکندر فتحی آذر؛ سیدبهاالدین کریمی؛ اکبر سلطانی
چکیده
یکی از مشکلات اصلی برنامه ریزی درسی در آموزش و پرورش ناشی از عدم توجه به جنبه های پوچ برنامه درسی است که اثرات غیر قابل جبرانی بر رشد و پیشرفت دانشجویان به جا می گذارد. با این توصیف پژوهش حاضر تلاش می کند تا به ادراک استادان گروه مشاوره در شکل گیری برنامه درسی پوچ بپردازد. بنابراین تحقیق براساس هدف، توصیفی و از نوع کیفی-کاربردی است. از ...
بیشتر
یکی از مشکلات اصلی برنامه ریزی درسی در آموزش و پرورش ناشی از عدم توجه به جنبه های پوچ برنامه درسی است که اثرات غیر قابل جبرانی بر رشد و پیشرفت دانشجویان به جا می گذارد. با این توصیف پژوهش حاضر تلاش می کند تا به ادراک استادان گروه مشاوره در شکل گیری برنامه درسی پوچ بپردازد. بنابراین تحقیق براساس هدف، توصیفی و از نوع کیفی-کاربردی است. از لحاظ ماهیت گردآوری داده ها از نوع کیفی بوده که با هدف بررسی برنامه درسی پوچ و از طریق تبیین دیدگاه استادان در شکل گیری آن و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاری و همچنین روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش با استفاده از نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر روی اساتید گروه مشاوره دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان انجام پذیرفته است. از تحلیل محتوایی کیفی اطلاعات حاصل از نظرات اساتید 5 درون مایه اصلی و 17 درون مایه فرعی به دست آمد. درون مایه های اصلی شامل آگاهی های جنسیتی، عدم توجه به بازار کار فارغ التحصیلان، عدم توجه به مباحث چندفرهنگی، عدم توجه به مهارتهای زندگی و آگاهی در زمینه های اعتیاد می باشد.
عرفانه قاسم پور؛ احمد ملکی پور؛ صادق زارعصفت
چکیده
تربیت معنوی یکی از مهم ترین مسائل آموزشی و تربیتی می باشد. دستیابی به این هدف بزرگ در نهاد آموزش و پرورش، نیازمند نقشه ای است که در ادبیات علوم تربیتی، به آن برنامه درسی می گویند. شناسایی عناصر برنامة درسی معنوی، که هدف اصلی تحقیق می باشد، می تواند نیل به طراحی برنامة درسی جامع در زمینه تربیت معنوی را فراهم سازد. این عناصر شامل اهداف ...
بیشتر
تربیت معنوی یکی از مهم ترین مسائل آموزشی و تربیتی می باشد. دستیابی به این هدف بزرگ در نهاد آموزش و پرورش، نیازمند نقشه ای است که در ادبیات علوم تربیتی، به آن برنامه درسی می گویند. شناسایی عناصر برنامة درسی معنوی، که هدف اصلی تحقیق می باشد، می تواند نیل به طراحی برنامة درسی جامع در زمینه تربیت معنوی را فراهم سازد. این عناصر شامل اهداف و آرمان، فرآیند یادگیری، نقش یادگیرنده، محیط و فضای یادگیری، نقش معلم، راهبرد تدریس و ارزشیابی می باشد. در نام گذاری عناصر، از دیدگاه میلر استفاده شده است. هرچند ممکن است با مراجعه به منابع بتوان به عناصردیگری، که در برنامۀ درسی معنوی تأثیرگذار هستند، دست یافت، اما این پژوهش دنبال چنین هدفی نیست. این مقاله، با رویکردی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی و تبیین مولفه های برنامه درسی معنوی از منظر نل نادینگز یکی از صاحب نظران در حوزه معنویت پرداخته است.
حسن ملکی؛ بابک سلمانی؛ عباس عباسپور؛ رضوان حکیمزاده؛ محمدحسن امیرتیموری
چکیده
چکیده برای سالیان بسیاری بحث در خصوص نقش معلم در اجرای برنامه درسی از جنبههای مختلفی در مباحث مدیریت آموزشی، نظارت و راهنمایی تعلیماتی و تأکید بر نقش وی در راهنماهای معلم مطرح بوده است. با این وجود توجه به نقش معلم در قالب عنوان«رهبری معلم» با محوریت اجرای برنامه درسی در ادبیات پژوهشی داخل موضوعی مغفول و ناشناخته میباشد. بر ...
بیشتر
چکیده برای سالیان بسیاری بحث در خصوص نقش معلم در اجرای برنامه درسی از جنبههای مختلفی در مباحث مدیریت آموزشی، نظارت و راهنمایی تعلیماتی و تأکید بر نقش وی در راهنماهای معلم مطرح بوده است. با این وجود توجه به نقش معلم در قالب عنوان«رهبری معلم» با محوریت اجرای برنامه درسی در ادبیات پژوهشی داخل موضوعی مغفول و ناشناخته میباشد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل رهبری معلم در برنامه درسی به ویژگیها، مزایا و معایب آن پرداخته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین رهبری معلم و رهبری توزیعیافته در مدرسه رابطه وجود داشته و رهبری در مدرسه میتواند در میان معلمان «توزیع» گردد که این امر میتواند اثربخشی معلمان در اجرای برنامه درسی را در پی داشته باشد. در نهایت این مطالعه نتیجه میگیرد که رهبری معلم امری شدنی است که اقتضاء و امکان برای مؤفقیت کامل در این نقش به انجام پژوهشهای بیشتر، وجود شرایط مناسب در مدارس و البته خود معلمان بستگی دارد.
سمیه گیوکی؛ محمدعلی رستمی نژاد؛ حسین شکوهی فرد؛ اسدالله زنگویی
چکیده
بهمنظور همگامی با تحولات گسترده در عرصه علم و دانش و پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی، بازنگری در برنامهدرسی ضروری است؛ از سوی دیگر ارزشیابی نتایج تغییرات نیز امری حیاتی تلقی میشود. با توجه به تغییراتی که در برنامه درسی مدارس شاهد و ایثارگر انجام شد، بررسی نتایج تغییرات مذکور با رویکرد کیفی هدف پژوهش حاضر است. جامعه آماری، ...
بیشتر
بهمنظور همگامی با تحولات گسترده در عرصه علم و دانش و پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی، بازنگری در برنامهدرسی ضروری است؛ از سوی دیگر ارزشیابی نتایج تغییرات نیز امری حیاتی تلقی میشود. با توجه به تغییراتی که در برنامه درسی مدارس شاهد و ایثارگر انجام شد، بررسی نتایج تغییرات مذکور با رویکرد کیفی هدف پژوهش حاضر است. جامعه آماری، کلیه معلمان دوره اول مدارس ابتدایی شاهد و ایثارگر شهر بیرجند به تعداد 21 نفر در سال تحصیلی 94-93 بودند. با توجه به روش گردآوری داده و اطلاعات که مصاحبه نیمهساختاریافته بود نمونهای به تعداد 15 نفر به شیوه اشباع نظری حاصل شد. دادهها بر اساس استراتژی تئوری مفهومسازی بنیادی، به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در عنصر هدف چهار مفهوم 1) تعدد اهداف،2) کمبود زمان، 3) وجود تفاوتهای فردی،4) دشواری برخی پیامها و یک مقولهی "تحقق نسبی اهداف" بدست آمد. درعنصر محتوا هفت مفهوم 1) حجم زیاد، 2) کمبود زمان،3) عدم تناسب با سن،4) توزیع نامساوی حیطهها، 5) مؤثر بر رشد ارزشها،6)رضایت از مطالب افزوده، 7) مؤثر در خودراهبری و یک مقولهی "نقش محتوا در تحقق اهداف" شکل گرفت. درعنصر روش چهار مفهوم 1) کاربرد روش تجربی قدیم،2) استقبال از روش جدید،3) جلب مشارکت و همکاری،4) نقش الگو و رسانه و یک مقولهی "روش، مؤثر در تحقق اهداف" حاصل گردید. درعنصر ارزشیابی، دو مفهوم 1) رضایت نسبی از ارزشیابی توصیفی،2) رضایت از ارزشیابی توصیفی و یک مقوله "ارزشیابی، مؤثر در تحقق اهداف" بدست آمد.
وحیده علیپور
چکیده
هدف اصلی تعلیم و تربیت، بایستی تربیت انسانهای متفکر و خلاق باشد. تفکر انتقادی بهعنوان یکی از الگوهای نوین در نظام تربیتی میباشد. هدف مقاله حاضر بررسی کیفی موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با می باشد. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Gt) و جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه ...
بیشتر
هدف اصلی تعلیم و تربیت، بایستی تربیت انسانهای متفکر و خلاق باشد. تفکر انتقادی بهعنوان یکی از الگوهای نوین در نظام تربیتی میباشد. هدف مقاله حاضر بررسی کیفی موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با می باشد. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Gt) و جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه درسی شاغل در آموزش و پرورش که بر دوره متوسطه اشراف دارند، می باشند که از این جامعه با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع 18متخصص برنامه درسی به عنوان موردهای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق بودند. نتایج پژوهش کیفی بیانگر آنند که مقولاتی مانند سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه و شرایط موجود در زمینه تربیت معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس از موانع تفکر انتقادی می باشند. نتایج پژوهش کیفی بیانگر آنند که مقولاتی مانند سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه و شرایط موجود در زمینه تربیت معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس از موانع تفکر انتقادی می باشند.
جمال سلیمی؛ کیوان بلندهمتان؛ خاطره یاری
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تجارب دانشجویان کارشناسی ارشد در ارتباط با مفهوم تفکر انتقادی در برنامه درسی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش پژوهش پدیدارنگاری است. جهت جمع آوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مشارکتکنندگان در پژوهش 15 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تجارب دانشجویان کارشناسی ارشد در ارتباط با مفهوم تفکر انتقادی در برنامه درسی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش پژوهش پدیدارنگاری است. جهت جمع آوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. مشارکتکنندگان در پژوهش 15 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب و فرایند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. دادههای بدست آمده از این مصاحبهها با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و منتخب تجزیه و تحلیل شدند و ضمن ترسیم افق های درونی و بیرونی، در نهایت فضای نتیجه تحقیق حاصل گردید. نتایج بیانگر پنج طبقه توصیفی است که عبارتند از: ماهیت تفکر انتقادی، فرایند یاددهی- یادگیری تفکر انتقادی، خصوصیات آموزش دهنده و آموزش گیرنده تفکر انتقادی، نتایج استفاده از آموزش تفکر انتقادی و عناصر لازم در برنامه درسی، آموزش تفکر انتقادی. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که با فراهم آوردن زمینههای لازم مانند غیر متمرکز کردن ساختار آموزشی و توجه به رشد شناختی فراگیران؛ فراهم نمودن زمینه برای رشد گونه های آموزش یادگیرنده محور و مساله محور میتوان تفکر انتقادی را آموزش داد. در این فرایند لازمهی یک استاد (مدرس) ویژگیهای مانند، انتقاد پذیر بودن، احترام گذاشتن به نظر دانشجو و سعه صدر، و ویژگیهای یک دانشجو(یادگیرنده)، کنجکاوی و پرسشگری است که با ایجاد یک جوی توأم با همکاری و همدلی میتوان تفکر انتقادی را در فراگیران بوجود آورد.