ذکیا عباسی
چکیده
هدف این مقاله بررسی عناصرالگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی بر مبنای قرآن کریم بر اساس تفسیر المیزان است. بدین منظور از آیات قرآن کریم و تفاسیر مرتبط با تربیت اخلاقی تفسیر المیزان بهره گرفته شد. این نوشتار با رویکردکیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون به بررسی عناصر تربیت اخلاقی می پردازد. در این پژوهش با استفاده از تحلیل ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی عناصرالگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی بر مبنای قرآن کریم بر اساس تفسیر المیزان است. بدین منظور از آیات قرآن کریم و تفاسیر مرتبط با تربیت اخلاقی تفسیر المیزان بهره گرفته شد. این نوشتار با رویکردکیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون به بررسی عناصر تربیت اخلاقی می پردازد. در این پژوهش با استفاده از تحلیل مضمون آیات قرآن کریم بر اساس تفسیر المیزان ، مضامین ذیل دو حیطه باورها و رفتارها استخراج ومقولههای مشابه و مقارن ذیل شش تم اصلی دسته بندی می شود به مقولههای اصلی عنوان "معیار" و به مقولههای فرعی مرتبط با آنها عنوان "زیر معیارداده و آنگاه بین معیارها و زیرمعیارهای تولیدشده ارتباط مناسب برقرار شد. براین اساس عناصر الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در آموزش عالی همسو با آموزههای اخلاقی قرآن کریم بر اساس تفسیر المیزان انتخاب که یک انسجام ، تناسب و هماهنگی درونی مناسب بین مبانی، اصول و عناصر انتخاب شده برنامه درسی پیشنهادی وجود دارد. سپس با مصاحبه نیمه ساختار یافته نظر متخصصان برنامهریزی درسی در خصوص ویژگی عناصر تربیت اخلاقی در آموزش عالی اتخاذ والگوی تربیت اخلاقی متشکل از سه بخش مبانی، اصول و عناصر طراحی شد. هرکدام از بخش های الگو منطبق با مبانی قرآن کریم بر اساس تفسیر المیزان ارائه شد، بکارگیری الگوی ارائه شده در سطوح مختلف برنامه ریزی درسی اعم از طراحی و تدوین برنامه های درسی آموزش عالی و .. بستر مناسب را برای تربیت اخلاقی هرچه بهتردر محیط دانشگاه را فراهم می سازد.
محمد فیروزی؛ محمد سیفی؛ علی حسینی مهر؛ علیرضا فقیهی
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی و استخراج علل شکاف بین نظر و عمل تربیت هنری در دوره اول متوسطه و مقایسه دیدگاه مدیران و دبیران در این زمینه بودهاست. روش پژوهش، ترکیبی است. نمونه آماری شامل متخصصان برنامهدرسی و کارشناسان آموزش هنر و همچنین مدیران مدارس دوره اول متوسطه و دبیران درس فرهنگوهنر بودند که به ترتیب به صورت هدفمند و تمام شماری انتخاب ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی و استخراج علل شکاف بین نظر و عمل تربیت هنری در دوره اول متوسطه و مقایسه دیدگاه مدیران و دبیران در این زمینه بودهاست. روش پژوهش، ترکیبی است. نمونه آماری شامل متخصصان برنامهدرسی و کارشناسان آموزش هنر و همچنین مدیران مدارس دوره اول متوسطه و دبیران درس فرهنگوهنر بودند که به ترتیب به صورت هدفمند و تمام شماری انتخاب شدند. نخست علل شکاف از طریق تحلیل منابع ملی و بینالمللی و مصاحبه نیمهساختاریافته با متخصصان برنامهدرسی و کارشناسان آموزش هنر و براساس عناصر برنامهدرسی کلاین شناسایی و استخراج شد. سپس با استفاده از این علل، پرسشنامهای طراحی شده و در اختیار مدیران و دبیران قرار گرفت. نتایج، منجر به شناسایی و استخراج 79 علت شد که از این میان تنها در عنصر محتوا تفاوت معناداری بین نظر مدیران و دبیران وجود داشت. با توجه به این علل، جهت کاهش شکاف بین نظر و عمل تربیت هنری، تجدیدنظر در تدوین عناصر برنامهدرسی بهویژه در زمینه محتوای آموزشی ضروری است.
رقیه محمدی؛ مرجان کیان؛ مجید علی عسگری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، واکاوی نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی خوانداری و نوشتاری پایه چهارم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان چهارم منطقه 18 شهر تهران بودند که از طریق روش نمونه گیری معیار، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. داده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، واکاوی نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی خوانداری و نوشتاری پایه چهارم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان چهارم منطقه 18 شهر تهران بودند که از طریق روش نمونه گیری معیار، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها با استفاده از روش کد گذاری تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی جدید در چهار محور واکنش معلمان، عوامل تاثیر گذار بر نگرش آن ها، نقاط مثبت و ضعف برنامه درسی مذکور دسته بندی شده است. واکنش معلمان در زمینه های پذیرش مبتنی بر توانمندی، احساسی و ناپایدار، ایجاد تنوع از طریق برنامه درسی و تغییر ناپذیر قرار دارد. همچنین عوامل موثر بر نگرش معلمان، شامل عوامل مربوط به معلم، حمایت نامناسب مسئولین و شرایط مدرسه دانست. یافته ها حاکی از آن است که برنامه درسی جدید از نظر تاکید بر مسائل فرهنگی و اخلاقی، تاثیر محتوای جدید با دنیای واقعی و تلفیق با سایر دروس دارای نقاط مثبت است اما مولفه های چالش های تغییر محتوا، عدم جذابیت کتاب برای دانش آموزان و فقدان تکنیک ارزشیابی مشخص، نقاط ضعف این برنامه در نظر گرفته شد. بنابراین توصیه می شود با برگزاری کارگاه های آموزشی در مورد تغییر برنامه درسی جدید ، آگاهی معلمان را نسبت به اهمیت این برنامه درسی افزایش داد تا در سطح اجرا دچار آسیب نشود و به اهداف قصد شده مطلوب خود دست یابد.
مصطفی باقریان فر؛ سید ابراهیم میرشاه جعفری؛ یعقوب سپهری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های آموزش مبتنی بر عمل فکورانه در هزاره سوم آموزش عالی از دیدگاه اعضای هیئتعلمی دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیل، کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده است و جمع آوری اطلاعات نیز با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و به صورت فردی انجام شد. مدت زمان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های آموزش مبتنی بر عمل فکورانه در هزاره سوم آموزش عالی از دیدگاه اعضای هیئتعلمی دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیل، کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده است و جمع آوری اطلاعات نیز با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و به صورت فردی انجام شد. مدت زمان مصاحبه ها از 20 تا 45 دقیقه متغیر بود و تا رسیدن به اشباع اطلاعات ادامه داشت. شرکتکنندگان در پژوهش شامل اعضای هیئتعلمی دانشگاه سیستان و بلوچستان بودند که مجموعاً 15 نفر را تشکیل میدادند. مصاحبه های انجام شده با استفاده از دستگاه MP3 ضبط و سپس بهمنظور تجزیه و تحلیل دادها با استفاده از تحلیل محتوا و نرمافزار MAXQDA تحلیل شد. یافته ها نشان داد ویژگی های آموزش در هزاره سوم از نظر اساتید شامل مؤلفههای دانش، مهارت و نگرش اساتید، دانش، مهارت و نگرش دانشجویان، ساختار و مدیریت، ماهیت تکنولوژی، برنامه درسی و فرهنگ می باشد. لذا توجه به این ویژگی ها می تواند به یادگیری مادام العمر، تشخیص شکاف بین دانشها، مهارت ها و نگرش ها و آموزش کاربردی کمک نموده و برای دانشجویان مفید و بامعنا باشد.
محمد امینی؛ مریم سبکتکین
چکیده
رشد و تقویت مهارتهای فکری دانشآموزان همواره یکی از اهداف مهم نظامهای آموزشی کشورهای مختلف بوده است. در این میان، نوع و شکل خاصی از تفکر و مهارتهای فکری که از آن تحت عنوان تفکر انتقادی نام برده میشود، همواره مورد تاکید برنامه های درسی و صاحبنظران مباحث آموزشی و یادگیری بوده است. فرض بر این است که رشد تفکر انتقادی دانشآموزان ...
بیشتر
رشد و تقویت مهارتهای فکری دانشآموزان همواره یکی از اهداف مهم نظامهای آموزشی کشورهای مختلف بوده است. در این میان، نوع و شکل خاصی از تفکر و مهارتهای فکری که از آن تحت عنوان تفکر انتقادی نام برده میشود، همواره مورد تاکید برنامه های درسی و صاحبنظران مباحث آموزشی و یادگیری بوده است. فرض بر این است که رشد تفکر انتقادی دانشآموزان در جهان سرشار از تغییر و تحول قرن بیست و یکم و انبوه دادهها و اطلاعات علمی آن، زمینههای لازم را برای ارزیابی، تجزیه و تحلیل، مقایسه، بهگزینی و برخورد عقلانی و ناقدانه فراگیران فراهم می کند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت و چگونگی توجه به تفکر انتقادی در میان دانش آموزان دختر یکی از دبیرستانهای استان اصفهان انجام گرفته است. دراین مقاله جهت بررسی موقعیت وجمع آوری داده ها واطلاعات از روش خبرگی و نقادی آموزشی استفاده شده که طی سه مرحله توصیف، تفسیر و ارزشیابی وضعیت تفکر انتقادی در میان دانش آموزان دختر دبیرستانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج و یافته های حاصل از این مطالعه مستندا نشان می دهد که به دلایل مختلف، میزان توجه به تفکر انتقادی در قالب برنامه های درسی و فعالیت های آموزشی و پرورشی مدرسه در حدی نازل و اندک بوده و به همین علت امکان و فرصت چندانی برای رشد مهارت های فکری پیشرفته دانش آموزان فراهم نمی گردد.
بهروز رحیمی؛ محسن طالب زاده؛ داریوش مهری
چکیده
هدف پژوهش حاضر آسیبشناسی برنامه درسی دورههای آموزش نظام آموزش عالی بر اساس الگوی (ADDIE) بود. روش پژوهش ازلحاظ هدف جز تحقیقات کاربردی و ازنظر گرداوری دادهها جز پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته تشریحی بود. جامعه آماری در بخش کمی، شامل کارشناسان، مدرسان و کارکنان شرکتکننده در دورههای آموزش ضمن خدمت بودند که از بین آنها 91 نفر بهعنوان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر آسیبشناسی برنامه درسی دورههای آموزش نظام آموزش عالی بر اساس الگوی (ADDIE) بود. روش پژوهش ازلحاظ هدف جز تحقیقات کاربردی و ازنظر گرداوری دادهها جز پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته تشریحی بود. جامعه آماری در بخش کمی، شامل کارشناسان، مدرسان و کارکنان شرکتکننده در دورههای آموزش ضمن خدمت بودند که از بین آنها 91 نفر بهعنوان نمونه انتخاب گردیدند. جامعه آماری بخش کیفی خبرگان آموزشی (مدرسان و کارشناسان آموزش) بودند که 12 نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادههای بخش کمی پرسشنامه محقق ساختهی 40 سؤالی بود که روایی آن توسط اساتید و متخصصان تائید و ضریب پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 95% برآورد گردید. همچنین بهمنظور جمعآوری دادههای بخش کیفی از مصاحبه نیمه سازمانیافته که چارچوب سؤالات آن بر اساس نتایج تحلیل داده کمی تشکیلشده بود، استفاده و جهت بررسی روایی تفسیری آن از استراتژی بازخورد مشارکتکننده و همچنین جهت بررسی میزان اعتبار آن از فرایند مستندسازی استفاده شد.