فائزه ناطقی؛ حسین معافی؛ علیرضا فقیهی؛ محمد سیفی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتابهای درسی شیمی دوره متوسطه دوم بر اساس میزان تأکید بر اهداف اقتصاد مقاومتی انجام شده است. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. در این پژوهش پس از گردآوری داده های کمی از تکنیک آنتروپی شانون جهت تحلیل آنها بهره گرفته شد.جامعه آماری این پژوهش را محتوای کلیه کتابهای شیمی متوسطه دوم (شیمی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتابهای درسی شیمی دوره متوسطه دوم بر اساس میزان تأکید بر اهداف اقتصاد مقاومتی انجام شده است. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. در این پژوهش پس از گردآوری داده های کمی از تکنیک آنتروپی شانون جهت تحلیل آنها بهره گرفته شد.جامعه آماری این پژوهش را محتوای کلیه کتابهای شیمی متوسطه دوم (شیمی دهم ، شیمی یازدهم و شیمی دوازدهم و آزمایشگاه علوم دهم و علوم یازدهم)تشکیل داد . روش نمونه گیری در این پژوهش تمام شماری بود ؛ لذا تمام متن کتابهای شیمی دوره متوسطه دوم مورد تحلیل قرار گرفتند. واحد ثبت در این تحقیق مضمون بود . یافتههای حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که در متن کتابهای مورد بررسی به اهداف اقتصاد مقاومتی در بعد مصرف و حیطه های مهارتی و دانشی بیشترین توجه و در بعد اشتغال و تولید در حیطه نگرشی کمترین توجه صورت گرفته است. در بین کتابها نیز بیشترین توجه به اهداف اقتصاد مقاومتی در کتاب آزمایشگاه علوم یازدهم و کمترین توجه در کتاب درسی شیمی دوازدهم لحاظ شده است. یافته های حاصل از فراوانی مؤلفه ها نشان داده است که میزان توجه به اهداف اقتصاد مقاومتی از توزیع نرمال برخوردار نیستند و به میزان خیلی کمی به اهداف اقتصاد مقاومتی در کتابهای شیمی پرداخته شده است.
راحله قاضی اردکانی؛ علیرضا صادقی؛ فریبرز درتاج
چکیده
هدف این مقاله تبیین برنامه درسی پژوهش محوری با تاکید بر ماهیت،ضرورت ها، مولفه ها و راهکارهای تربیتی است. روش مورد استفاده در این پژوهش،با توجه به ماهیت موضوع توصیفی از نوع مطالعات اسنادی(کتابخانه ای) است.برای دستیابی به داده های معتبر در فرایند پژوهش به شیوه ی تحلیل مضمون با استفاده از فیش برداری به استخراج متون و مفاهیم از تمامی منابع ...
بیشتر
هدف این مقاله تبیین برنامه درسی پژوهش محوری با تاکید بر ماهیت،ضرورت ها، مولفه ها و راهکارهای تربیتی است. روش مورد استفاده در این پژوهش،با توجه به ماهیت موضوع توصیفی از نوع مطالعات اسنادی(کتابخانه ای) است.برای دستیابی به داده های معتبر در فرایند پژوهش به شیوه ی تحلیل مضمون با استفاده از فیش برداری به استخراج متون و مفاهیم از تمامی منابع اعم از کتاب ها، مجلات خارجی و داخلی مبادرت شد. فرایند کار بدین صورت انجام گرفت که ابتدا ماهیت رویکرد پژوهش محوری تبیین و سپس ضرورت های رویکرد پژوهش محوری در آموزش و پرورش تبیین و تشریح و در ادامه ضمن شناسایی مولفه های پژوهش محوری به ارائه راهکارهای برخواسته ازاین رویکرد، و کاربست آن درآموزش و پرورش پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد در دنیای امروز به دلیل روبرو شدن افراد به خصوص دانش آموزان با عامل تغییر و دگرگونی،سبک سنتی آموزش، دیگر جوابگو نیست و لازم است دانش آموزان به اهرمی به نام تفکر ورزیدن و تفکر خلاق مجهز شوند تا ضمن کسب مهارت های تفکر و حل مسائل، کارایی لازم را در پاسخ به تغییرات محیطی داشته باشند. رویکرد پژوهش محوری رویکردی است که لزوم کاویدن محیط و موقعیت های آن را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد و در آن به جای انباشت اطلاعات در ذهن، نحوه ی یادگیری و یا به عبارتی یادگیری یادگرفتن را مدنظر قرار می دهد و مشخصاتی همچون پویایی، همکاری و مشارکت، تکامل دانش و مهارت، پرسشگری، تفکر انتقادی، تحکیم ساخت شناختی و حل مسئله را دارد.
غلامعلی احمدی؛ طاهره احمدی
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه برنامه درسی آموزش تاریخ دوره متوسطه دوم در ایران با برنامه درسی آموزش تاریخ دوره متوسطه دوم در کشورهای، انگلستان ،پاکستان و هندوستان با روش تطبیقی و به کمک الگوی بردی از یک طرف و روش توصیفی –تحلیلی از طرف دیگر، در جهت ارائه راهکارهایی برای بهبود آموزش تاریخ در ایران بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ...
بیشتر
هدف از این پژوهش مقایسه برنامه درسی آموزش تاریخ دوره متوسطه دوم در ایران با برنامه درسی آموزش تاریخ دوره متوسطه دوم در کشورهای، انگلستان ،پاکستان و هندوستان با روش تطبیقی و به کمک الگوی بردی از یک طرف و روش توصیفی –تحلیلی از طرف دیگر، در جهت ارائه راهکارهایی برای بهبود آموزش تاریخ در ایران بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد اهداف آموزش تاریخ به صورت کامل تدوین شده است.یا توجه به نتایج پژوهش می توان کسب سواد تاریخی و آموزش تفکر انتقادی را به اهداف اضافه کرد. محتوای مورد مطالعه با رویکرد نتیجه-مداری در راستای تحقق اهداف ، سازماندهی نشده است. از جمله روشهای رایج تدریس می توان به روش سخنرانی و پرسش و پاسخ اشاره کرد. در حالی که روش پژوهش محور، مراجعه به منابع تاریخی، استفاده از ICT جزء روش های فعال در کشورهای هند و انگلستان می باشد. روشهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی تحت تاثیرآزمون سراسری دانشگاه ها جزئی نگرند و بر روی حافظه تاکید دارند و سطوح بالای شناختی را ارزشیابی نمی کنند . ارزشیابی مستمر و شیوه های کیفی ارزشیابی از نکات برجسته ارزشیابی آموزش تاریخ در کشورهای متنخب می باشد.
فرهاد شفیع پورمطلق؛ هانیه ملکی
چکیده
عدم کارآمدی برنامه های درسی علوم انسانی برای دانشجویان، مهمترین توجیه بازنگری آنهاست زیرا رشته های فعلی برای آینده ای که دانشجویان به آن ورود پیدا می کنند، از کارآمدی چندانی برخوردار نیست. در پژوهش حاضر ، دلالت های مبتنی بر یافته های مقالات علمی، با هم ترکیب شدند. روش پژوهش حاضر، شناسایی دلالت های حکمت بازنگری برنامه های درسی علوم ...
بیشتر
عدم کارآمدی برنامه های درسی علوم انسانی برای دانشجویان، مهمترین توجیه بازنگری آنهاست زیرا رشته های فعلی برای آینده ای که دانشجویان به آن ورود پیدا می کنند، از کارآمدی چندانی برخوردار نیست. در پژوهش حاضر ، دلالت های مبتنی بر یافته های مقالات علمی، با هم ترکیب شدند. روش پژوهش حاضر، شناسایی دلالت های حکمت بازنگری برنامه های درسی علوم انسانی مبتنی برآینده پژوهی است. پژوهش حاضر بر اساس روش فراترکیب (سندلوساکی و باروساو ،2007) تعیین شده و محیط پژوهش را کلیه مقالات منتشر شده طی سالهای 1371 تا 1400 تشکیل داده اند.شیوه نمونه گیری هدفمند و به شیوه اشباع نظری داده ها بوده است. لذا از بین 53 مقالات انتخاب شده اولیه 31 مقاله براساس داشتن شرایط ورود به پژوهش انتخاب شدند. تحلیل داده ها به شیوه کُد گذاری باز، محوری و انتخابی، تحلیل داده ها صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد،فرسودگی رشته ها، بی خاصیتی رشته ها، نظام مند نبودن رشته ها، بی تدبیر بودن رشته ها، ضعف ساختاری رشته ها، محدود بودن رشته ها، عملی نبودن رشته ها، پویا نبودن رشته ها، ایدئولوژی ضعیف رشته ها، میان رشته ای نبودن رشته ها،آسیب های جدی علوم انسانی موجود است و در نتیجه دلالت های بازنگری علوم انسانی بر این اساس باید تدوین و ارائه گردد.
صادق زارع صفت
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نحوه تأثیر دانش بومی در بومیسازی برنامههای درسی و با تأسی بر فرهنگ رضوی با رویهای تحلیلی-اکتشافی دادههای خود را استخراج نموده است. لذا بر اساس ماهیت کیفی، مبتنی بر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری دادهها توصیفی– تحلیلی میباشد. برنامههای درسی را در چارچوبی مبتنی بر هدف، روش، محتوا و ارزشیابی مورد ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نحوه تأثیر دانش بومی در بومیسازی برنامههای درسی و با تأسی بر فرهنگ رضوی با رویهای تحلیلی-اکتشافی دادههای خود را استخراج نموده است. لذا بر اساس ماهیت کیفی، مبتنی بر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری دادهها توصیفی– تحلیلی میباشد. برنامههای درسی را در چارچوبی مبتنی بر هدف، روش، محتوا و ارزشیابی مورد واکاوی قرارگرفته شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که دانش بومی میتواند در بومیسازی برنامههای درسی مؤثر افتد و با توجه به ارزشهای غالب و حدیث ثقلین تأسی به ائمه اطهار(س)، بهگزینی در دانش بومی محسوب میشود. یافتههای پژوهش نشان داد که هدف غایی در تعلیم و تربیت اسلامی ربوبی شدن و به تعبیر دیگر دست یازیدن به حیات پاک(طیبه)است. این ربوبی شدن اتکا بر سه عنصر انتخاب آزاد، باور و شناخت و نهایتاً عمل به دستورات و فرامین الهی است. در بخش روش تربیتی نیز آموزههای رضوی(ع) بر محبت و نوعدوستی تأکید داشته و با گفتمانی تعاملی محور و در خور شأن مخاطب به هدایتگری او همت گمارده میشود. در این فرهنگ علم و علمآموزی باارزش تلقی شده و محتوایی ارزشمند است که در خدمت به جامعه اسلامی باشد و ارزشیابی مطلوب میباشد که در ابعاد چهارگانه تعاملی انسان باخدا، خلق، خلقت و خود زمینهساز تعالی بوده و مبتنی بر تعالیم اسلامی باشد.
رحیم مرادی؛ مرتضی مرادی؛ حسن ملکی؛ افسانه عبدلی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش طراحی یک مدل شایستگی برای برنامهریزان درسی است. روش پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحلیلی- استنتاجی توام با بهرهگیری از دیدگاههای متخصصین برنامهریزی درسی است. جهت تعیین مدل شایستگی برنامهریزان درسی، از متدولوژی 5 مرحلهای بیهام و مایر استفاده شد. بر این اساس در مرحله اول ادبیات موضوع و منابع ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش طراحی یک مدل شایستگی برای برنامهریزان درسی است. روش پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحلیلی- استنتاجی توام با بهرهگیری از دیدگاههای متخصصین برنامهریزی درسی است. جهت تعیین مدل شایستگی برنامهریزان درسی، از متدولوژی 5 مرحلهای بیهام و مایر استفاده شد. بر این اساس در مرحله اول ادبیات موضوع و منابع علمی بررسی گردید. در مرحله دوم طی فرایند مصاحبه که جامعه پژوهشی آن تمام متخصصین و نظریهپردازان برنامه-درسی در ایران بودند، از طریق روش نمونهگیری نظری با 18 نفر از متخصصین برنامه درسی، فهرستی از شایستگیهای مورد نیاز برنامهریزان درسی استخراج شد و در مرحله سوم فهرستی از شایستگیها براساس مرحله اول و دوم که شامل 30 مؤلفه بود تهیه و تکمیل گردید. در مرحله چهار، جهت اعتباریابی شایستگیهای مورد نیاز برنامهریزان درسی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که اعتبار آن از دید متخصصان مورد تأیید قرار گرفته و پایای آزمون با ضریب آلفای کرونباخ 88% تعیین گردیده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها پس از ثبت آنها در نرمافزار spss از آزمون T تک نمونهای برای اعتباریابی شایستگیها استفاده شد. در مرحله آخر مدل مفروض از شایستگیهای مورد نیاز برنامهریزان درسی، مشتمل بر22 گویه ارائه گردید .
حسن نجفی؛ سمانه فراهانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی موارد نابارور در تعلیمات دینی دوره دوم متوسطه بود. روش تحقیق پیمایش کیفی و مشارکتکنندگان آن 48 دانشآموز دوره دوم متوسطه شهر قم در رشته علوم انسانی بودند. دادهها از طریق مصاحبه جهتدار و قاعدهمند جمعآوری شد. یافتهها نشان داد تعلیمات دینی دارای مطالبی تکراری (هدف آفرینش، معاد، نماز، روزه، بعثت و استعمار)، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی موارد نابارور در تعلیمات دینی دوره دوم متوسطه بود. روش تحقیق پیمایش کیفی و مشارکتکنندگان آن 48 دانشآموز دوره دوم متوسطه شهر قم در رشته علوم انسانی بودند. دادهها از طریق مصاحبه جهتدار و قاعدهمند جمعآوری شد. یافتهها نشان داد تعلیمات دینی دارای مطالبی تکراری (هدف آفرینش، معاد، نماز، روزه، بعثت و استعمار)، کلیشهای (ضرورت معاد، تفاوت انسان و حیوان، حجاب و آزادی، خواستگاری دختر از پسر، حکومت اسلامی، جنگ عقیده، توبه اجتماعی، پاکی و صافی قلب نوجوان در عشق به خدا)، پیچیده و غیرقابل فهم (فشار قبر، قضا و قدر الهی، و غیبت امام زمان، شرک در جهان امروز، موسیقی حلال، سنت املاء و استدراج)، متعارض (چگونگی خلقت انسان)، بیتفاوت به جنسیت (ویژگیها و نقشهای جنسیتی، آمادگی در ازدواج، زمینهسازی ظهور، عزتنفس، زمینههای گناه)، غیرکاربردی در زندگی فردی و اجتماعی (امیدزدایی در آخرت، معرفی جمهوریهای لیبرال، سوسیالیستی و دموکراتیک، وضعیت اروپا در قرونوسطی، زمینههای پیدایش تمدن جدید)، کلی و جزئی غیرضرور (موانع رسیدن به هدف، وضعیت انسان در برزخ، رعایت حجاب در دیگر ادیان الهی، کمتوجهی به اصل وجود امام، احکام ازدواج موقت، اثبات وجود خدا، رهایی از شرک، اختیار)، کمتوجه به درگیری ذهنی (آخرت و حالات انسان در آن، رانده شدن شیطان از درگاه الهی، علل فرستادن پیامبران متعدد، صلح امام حسن(ع) با معاویه، فلسفه عمل به احکام الهی، چگونگی افول جدی تمدن اسلامی) است که همه مصادیقی از ناباروری هستند. تداوم این وضعیت میتواند منجر به کاهش علاقه، افت درونیسازی مفاهیم دینی و تضعیف روند شکلگیری و تعالی هویت دینی شود.
احمد ملکی پور؛ رضوان حکیم زاده
چکیده
امروزه با توجه به برداشته شدن مرزها، و پیدایش فرهنگهای متفاوت در کنار یکدیگر، ضرورت تدوین یک برنامه درسی منسجم مستلزم توجه به فرهنگیهای متنوع و متکثر موجود در جامعه میباشد. در این میان بدیهی است که نظام تعلیم و تربیت هر جامعهای برای زنده نگه داشتن خرده فرهنگها و همچنین زیست مسالمتآمیز آنها در کنار یکدیگر باید بر یک برنامه ...
بیشتر
امروزه با توجه به برداشته شدن مرزها، و پیدایش فرهنگهای متفاوت در کنار یکدیگر، ضرورت تدوین یک برنامه درسی منسجم مستلزم توجه به فرهنگیهای متنوع و متکثر موجود در جامعه میباشد. در این میان بدیهی است که نظام تعلیم و تربیت هر جامعهای برای زنده نگه داشتن خرده فرهنگها و همچنین زیست مسالمتآمیز آنها در کنار یکدیگر باید بر یک برنامه درسی چند فرهنگی تاکید کند، اما این گستردگی فرهنگی علاوه بر در نظر گرفتن خرده فرهنگهای بومی لزوم توجه به فرهنگهای ملی و فرا ملی را نیز بیش از پیش ضروری میسازد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر تبیین برنامه درسی چند فرهنگی با تاکید بر شناسایی مولفههای هویت بین المللی برنامه درسی، هویت ملی برنامه درسی و هویت بومی برنامه درسی است. پژوهش حاضر از نوع کیفی به شمار می رود، که با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که ساختار برنامه درسی چند فرهنگی به سه لایه هویتی برنامه درسی وابسته است، که در بالاترین سطح این لایه هویت بین المللی برنامه درسی قرار دارد، که ضمن در بر گرفتن لایه هویت ملی برنامه درسی، لایه هویت بومی برنامه درسی نیز در هسته مرکزی آن جای گرفته است.
اعظم زرقانی؛ مقصود امین خندقی؛ بختیار شعبانی ورکی
چکیده
وهش حاضر با هدف افزایش فهم و ادراک نسبت به چگونگی فرآیند تغییر معلمان همراستا با تغییرات انجام شده در برنامههای درسی دوره ابتدایی از طریق ورود به دنیای درونی معلمان انجام شده است. رویکرد مورد استفاده در این پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بوده است. دادههای این پژوهش با استفاده از مصاحبههای گروهی متمرکز جمعآوری شده است. ...
بیشتر
وهش حاضر با هدف افزایش فهم و ادراک نسبت به چگونگی فرآیند تغییر معلمان همراستا با تغییرات انجام شده در برنامههای درسی دوره ابتدایی از طریق ورود به دنیای درونی معلمان انجام شده است. رویکرد مورد استفاده در این پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بوده است. دادههای این پژوهش با استفاده از مصاحبههای گروهی متمرکز جمعآوری شده است. تعداد نمونههای این پژوهش که پس از مرحلهی اشباع دادهها به دست آمده، 25 معلم است. برای تحلیل دادهها از تحلیل محتوا/مضمونی و برای افزایش اعتبار آنها از تکنیکهای کنترل عضو، نقل قول، توصیف فربه و مرور همکاران استفاده شده است. از تحلیل یافتههای پژوهش به منظور فهم تغییر مطلوب از منظر معلمان، سه مقولهی «سطح کلان»، «سطح میانی» و «سطح خرد» به دست آمد. «سطح کلان» با سه زیر مقولهی «شرایط سیستمی»، «شرایط زمینهای» و «شرایط سیاسی» که به طراحی تغییرات در سطح نظام آموزشی مربوط است، «سطح میانی» با سه زیر مقولهی «هدف»، «محتوا» و «روش ارائه» که به برنامههای درسی ضمن خدمت معلمان نظر دارد و سطح خرد با یک زیرمقوله «تصمیمات مدیریتی» که به برنامهریزیهای اجرایی در سطح ناحیه و مدرسه معلمان اشاره دارد، وضعیت مطلوب برای تغییر معلمان را توصیف کرده است. به منظور تفسیر یافتهها و ارتباط بین مقولههای مختلف نیز مقولهای انتزاعیتر و محوری به نام «توجه به تغییر به منزلهی پدیدهای انسانی» ظاهر شد. نتایج این پژوهش میتواند یاریگر برنامهریزان درسی در اقدامات بعدی برای تغییر برنامههای درسی و به تبع آن، برنامههایی برای تغییر معلمان باشد.
یوسف ادیب؛ اسکندر فتحی آذر؛ مریم مرندی حیدرلو
چکیده
پژوهش حاضر هویت حرفه ای را از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی برنامه ریزی درسی در دانشگاه های کشور بررسی کرده است. هدف پژوهش، فراهم کردن فضائی برای شنیده شدن داستانهایی است که آنها از هویت حرفه ای شان درک و تجربه کرده اند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدار شناسی انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر هویت حرفه ای را از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی برنامه ریزی درسی در دانشگاه های کشور بررسی کرده است. هدف پژوهش، فراهم کردن فضائی برای شنیده شدن داستانهایی است که آنها از هویت حرفه ای شان درک و تجربه کرده اند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدار شناسی انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی که مشغول تحصیل هستند و با رشته برنامه درسی آشنایی کامل دارند، می باشد. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند از دانشکده های علوم تربیتی انتخاب شدند. به این منظور مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 18 نفر از آنان انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت داده ها ، ضمن بررسی و تایید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحب نظر، از روشهای مقایسه مکرر داده ها و معادل سازی تا اشباع داده ها استفاده شد. داده ها با روش پیشنهادی اسمیت ( 1995)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. 4 مقوله اصلی 1- نقش فردی 2- پذیرش اجتماعی 3-ساختار رشته 4- هویت بخشی به رشته از این داده ها شناسائی شدند که هر کدام دارای چندین مضمون فرعی می باشند. باز تعریف نقش برنامه ریز درسی، حدود و ثغور رشته، نقش معلم و تمرکز زدایی در برنامه درسی چند عامل از مجموعه عوامل استتنتاجی از این پژوهش هستند که در کسب هویت حرفه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برنامه ریزی درسی بر آنها تاکید شده است
شیما ابراهیمی؛ فریباسادات پنج تنی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و مقایسۀ محتوای کتاب فارسی خوانداری سوم ابتدایی سال (1392-1391) که آخرین سال آموزشی کتاب فارسی درسی قدیم است و کتاب فارسی خوانداری سوم ابتدایی سال (1399-1398) که کتاب آموزشی کنونی در این پایه میباشد، انجام شده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوای توصیفی ویلیام رومی و تعیین ضریب درگیری برای مقولههای متن، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و مقایسۀ محتوای کتاب فارسی خوانداری سوم ابتدایی سال (1392-1391) که آخرین سال آموزشی کتاب فارسی درسی قدیم است و کتاب فارسی خوانداری سوم ابتدایی سال (1399-1398) که کتاب آموزشی کنونی در این پایه میباشد، انجام شده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوای توصیفی ویلیام رومی و تعیین ضریب درگیری برای مقولههای متن، تصاویر و پرسشها انجام شده است. جامعۀ آماری، دو کتاب نامبرده است که برابر با نمونۀ آماری میباشد. به منظور تعیین ضریب درگیری و سنجش میزان فعال بودن کتابها، محتوای آنها در انواع مقولهها بر طبق این روش جایگزین شده و سپس مقولههای فعال بر مقولههای غیرفعال تقسیم میشود. نتایج بررسی این تحقیق حاکی از این است که بر خلاف متن کتاب فارسی خوانداری سال (1392-1391)، در تهیه و تدوین کتاب فارسی خوانداری سال (1399-1398) استانداردهای لازم برای نگارش متن در نظر گرفته نشده است. در تنظیم تصاویر طبق این تحلیل در هر دو کتاب مذکور تصاویر فعال نمیباشند. همچنین نتایج این تحلیل در مورد پرسشهای هر دو کتاب گویای این مطلب است که برخلاف کتاب فارسی خوانداری سال (1392-1391) پرسشهای کتاب فارسی خوانداری سال (1399-1398) به روشی فعال تنظیم شده است. بنابراین پیشنهاد میشود در متن و تصاویر کتاب فارسی خوانداری کنونی (سال 1399-1398) بازنگری لازم صورت پذیرد تا دانشآموزان به لحاظ یادگیری ارتباط بهتری با آنها برقرار کنند و درگیری ذهنی و میزان تفکر آنان در جهت مثبت ارتقا یابد.
حسن ملکی؛ بابک سلمانی؛ عباس عباسپور؛ رضوان حکیمزاده؛ محمدحسن امیرتیموری
چکیده
چکیده برای سالیان بسیاری بحث در خصوص نقش معلم در اجرای برنامه درسی از جنبههای مختلفی در مباحث مدیریت آموزشی، نظارت و راهنمایی تعلیماتی و تأکید بر نقش وی در راهنماهای معلم مطرح بوده است. با این وجود توجه به نقش معلم در قالب عنوان«رهبری معلم» با محوریت اجرای برنامه درسی در ادبیات پژوهشی داخل موضوعی مغفول و ناشناخته میباشد. بر ...
بیشتر
چکیده برای سالیان بسیاری بحث در خصوص نقش معلم در اجرای برنامه درسی از جنبههای مختلفی در مباحث مدیریت آموزشی، نظارت و راهنمایی تعلیماتی و تأکید بر نقش وی در راهنماهای معلم مطرح بوده است. با این وجود توجه به نقش معلم در قالب عنوان«رهبری معلم» با محوریت اجرای برنامه درسی در ادبیات پژوهشی داخل موضوعی مغفول و ناشناخته میباشد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل رهبری معلم در برنامه درسی به ویژگیها، مزایا و معایب آن پرداخته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین رهبری معلم و رهبری توزیعیافته در مدرسه رابطه وجود داشته و رهبری در مدرسه میتواند در میان معلمان «توزیع» گردد که این امر میتواند اثربخشی معلمان در اجرای برنامه درسی را در پی داشته باشد. در نهایت این مطالعه نتیجه میگیرد که رهبری معلم امری شدنی است که اقتضاء و امکان برای مؤفقیت کامل در این نقش به انجام پژوهشهای بیشتر، وجود شرایط مناسب در مدارس و البته خود معلمان بستگی دارد.
رقیه محمدی؛ مرجان کیان؛ مجید علی عسگری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، واکاوی نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی خوانداری و نوشتاری پایه چهارم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان چهارم منطقه 18 شهر تهران بودند که از طریق روش نمونه گیری معیار، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. داده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، واکاوی نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی خوانداری و نوشتاری پایه چهارم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان چهارم منطقه 18 شهر تهران بودند که از طریق روش نمونه گیری معیار، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها با استفاده از روش کد گذاری تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی جدید در چهار محور واکنش معلمان، عوامل تاثیر گذار بر نگرش آن ها، نقاط مثبت و ضعف برنامه درسی مذکور دسته بندی شده است. واکنش معلمان در زمینه های پذیرش مبتنی بر توانمندی، احساسی و ناپایدار، ایجاد تنوع از طریق برنامه درسی و تغییر ناپذیر قرار دارد. همچنین عوامل موثر بر نگرش معلمان، شامل عوامل مربوط به معلم، حمایت نامناسب مسئولین و شرایط مدرسه دانست. یافته ها حاکی از آن است که برنامه درسی جدید از نظر تاکید بر مسائل فرهنگی و اخلاقی، تاثیر محتوای جدید با دنیای واقعی و تلفیق با سایر دروس دارای نقاط مثبت است اما مولفه های چالش های تغییر محتوا، عدم جذابیت کتاب برای دانش آموزان و فقدان تکنیک ارزشیابی مشخص، نقاط ضعف این برنامه در نظر گرفته شد. بنابراین توصیه می شود با برگزاری کارگاه های آموزشی در مورد تغییر برنامه درسی جدید ، آگاهی معلمان را نسبت به اهمیت این برنامه درسی افزایش داد تا در سطح اجرا دچار آسیب نشود و به اهداف قصد شده مطلوب خود دست یابد.
کامران مالکپور لپری؛ زهرا کریمیان؛ اعظم بختیاری
چکیده
با توجه به چالشهای روزافزون محیطزیستی و ضرورت سازگاری سیستمهای آموزشی با نیازهای آینده، طراحی برنامههای درسی که همراستا با اصول آموزش پایدار و حفظ محیطزیست باشد، بیش از پیش احساس میشود. از این رو هدف این پژوهش، طراحی الگویی نوینی برای تدوین سرفصلهای آموزشی است که با بهرهگیری از اصول برنامه درسی سبز، چارچوبی جامع و ...
بیشتر
با توجه به چالشهای روزافزون محیطزیستی و ضرورت سازگاری سیستمهای آموزشی با نیازهای آینده، طراحی برنامههای درسی که همراستا با اصول آموزش پایدار و حفظ محیطزیست باشد، بیش از پیش احساس میشود. از این رو هدف این پژوهش، طراحی الگویی نوینی برای تدوین سرفصلهای آموزشی است که با بهرهگیری از اصول برنامه درسی سبز، چارچوبی جامع و مؤثر برای آموزش پایدار ارائه دهد. این پژوهش از نظر هدف، در زمره تحقیقات توسعهای قرار دارد و از نظر روش گردآوری دادهها، ب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. مشارکتکنندگان این پژوهش شامل اساتید و متخصصین حوزههای علوم تربیتی، محیطزیست و علوم اجتماعی از دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال 1403 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند معیار، 18 نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری و با استفاده از راهبرد کدگذاری سهمرحلهای در محیط نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند. بر اساس نتایج پژوهش در مرحله کدگذاری باز تعداد 443 مضمون پایه، 40 مضمون سازماندهنده و5 مضمون فراگیر شناسایی و طبقهبندی شدند. بدینترتیب ابعاد استحصال شده این پژوهش شامل تمرکز بر توسعه پایدار، تمرکز بر رویکرد میانرشتهای و جامع، محلیسازی و انعطافپذیری سر فصلهای برنامه درسی، تقویت شایستگیهای زیستمحیطی و ارتقاء آگاهی فرهنگی و بومی بود. این نتایج بهطور یکپارچه میتوانند دانشآموزان را برای مقابله با چالشهای زیستمحیطی آماده کرده و تواناییهای لازم برای ساختن آیندهای پایدار را در آنها پرورش دهند. بنابراین، پیادهسازی چنین برنامه درسی میتواند نقشی کلیدی در تحقق اهداف زیستمحیطی و اجتماعی ایفا کند.
امین انصاری؛ حسن انصاری
چکیده
مهندسی ارزش یکی از موفق ترین رویکردهای حل مسئله، کاهش هزینه و بهبود عملکرد و کیفیت است. ارتقای مستمر کیفیت آموزش و پرورش، هدف غایی ارزیابی آموزشی کشور است. در این راستا ارزیابی درونی، قضاوت در مورد کیفیت و دستیابی به اهداف نظام آموزش را ممکن می سازد. در سال های بعد از انقلاب اسلامی توجه به کیفیت آموزشی به خصوص در آموزش و پرورش بیش از ...
بیشتر
مهندسی ارزش یکی از موفق ترین رویکردهای حل مسئله، کاهش هزینه و بهبود عملکرد و کیفیت است. ارتقای مستمر کیفیت آموزش و پرورش، هدف غایی ارزیابی آموزشی کشور است. در این راستا ارزیابی درونی، قضاوت در مورد کیفیت و دستیابی به اهداف نظام آموزش را ممکن می سازد. در سال های بعد از انقلاب اسلامی توجه به کیفیت آموزشی به خصوص در آموزش و پرورش بیش از پیش اهمیت یافته است.این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی بود. تعداد 50 دانش آموز دختر مقطع متوسطه که در نیم سال اول سال تحصیلی 1400 – 99 تحصیل می کردند،در این نوع نمونه گیری از کل دانش آموزان به تعداد 50 نفر با انجام عمل قرعه کشی دو کلاس ۲۵ نفره یک کلاس به عنوان گروه کنترل و یک کلاس به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. در این پژوهش دو شاخص عمده میزان ناثیر مهندسی ارزش و کیفیت آموزش دوره متوسطه در دو گروه با یک پیش آزمون و دو پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت.نتایج به دست آمده نشان می دهد،اختلاف معناداری بین استراتژی مهندسی ارزش در به کارگیری حداکثر اندیشه ها و خلاقیت معلمان و کارکنان مدرسه و نیز والدین و دانش آموزان بین دو گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. پس با نتایج حاصل شده از پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه می توان گفت که استراتژی مهندسی ارزش در به کارگیری حداکثر اندیشه ها و خلاقیت معلمان و کارکنان مدرسه و نیز والدین و دانش آموزان موثر است.
زهرا ابوالحسنی؛ محمد جوادی پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی الگوی مطلوب برنامه درسی مطالعات اجتماعی مقطع متوسطه اول با توجه به رویکرد سازنده گرایی بود. روش مورد نظر تحلیل محتوای کیفی است. ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ الگوی ﻣﻄﻠﻮب از ﻃﺮﻳﻖ ﺑﺮرﺳﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻧﻈﺮی مطالعات اجتماعی ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ به دست آوردن ﺗﺼﻮﻳﺮی از وﺿﻌﻴﺖ ﻣﻮﺟﻮد، ﺗﻼش ﺷﺪ ﺑﺎ بهرهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی الگوی مطلوب برنامه درسی مطالعات اجتماعی مقطع متوسطه اول با توجه به رویکرد سازنده گرایی بود. روش مورد نظر تحلیل محتوای کیفی است. ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ الگوی ﻣﻄﻠﻮب از ﻃﺮﻳﻖ ﺑﺮرﺳﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﺒﺎﻧﻲ ﻧﻈﺮی مطالعات اجتماعی ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ به دست آوردن ﺗﺼﻮﻳﺮی از وﺿﻌﻴﺖ ﻣﻮﺟﻮد، ﺗﻼش ﺷﺪ ﺑﺎ بهرهگیری از ﻧﻈﺮ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن و ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ ﻣﺮوری ﺑﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﺨﺼﺼﻲ، ﺗﺼﻮﻳﺮی از وﺿﻌﻴﺖ ﻣﻄﻠﻮب ﺗﺮﺳﻴﻢ ﺷﻮد. ﻟﺬا در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺎ بهرهگیری از نمونهگیری هدفمند با استفاده از اﺳﻨﺎد و ﻣﺪارک و ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ از طریق مصاحبه ﺑﺎ 12 نفر از ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن برنامهریزی درسی و آموزش مطالعات اجتماعی؛ زمینه شناسایی ﻋﻨﺎﺻﺮ آﻣﻮزش مطالعات اجتماعی اﻟﮕﻮی ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ درسی مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول ﻓﺮاﻫﻢ ﺷﺪ. نتایج بدست آمده بدین صورت مطرح شده که عناصر نه گانه برنامه درسی تربیت اجتماعی که شامل: اهداف کلی تربیت اجتماعی سازنده گرا، معلم تسهیل گر، ارزشیابی اصیل، محیط یادگیری سازنده دانش، دانشآموز فعال در ساخت دانش، تجربههای یادگیری، محتوا، جامعه و خانواده، روشهای یاددهی_ یادگیری است که باید از سه حوزه مبانی برنامه ریزی درسی منطبق با برنامه درسی تربیت علوم اجتماعی سازنده گرا برگرفتهشده باشد و در انتها با عناصر و رویکرد سازنده گرایی؛ چرخه فرایند تجربه یادگیری سازنده گرا با چهار مرحله (مفاهیم معلم (مفاهیم اولیه ذهن معلم. رویکرد و دیدگاه معلم و محتوا)، ایجاد فرصت یادگیری توسط معلم، ساخت ذهنی دانشآموز (ادراک و مفاهیم کسبشده توسط دانشآموز)، ظهور یادگیری (در خانه، جامعه و مدرسه)) را در پی دارد.
سمیرا تیغ بخش؛ زهره سعادتمند
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مبتنی برآموزش صلح دردوره ابتدایی انجام گرفت. این پژوهش بابه کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون واسنادبین المللی در ارتباط با آموزش صلح پرداخته است .حوزه پژوهش شامل متون واسناد بین المللی و انجمن های وابسته به سازمان ملل و یونسکو وانجمن مدارس بین الملل که درزمینه آموزش صلح دردوره ابتدایی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مبتنی برآموزش صلح دردوره ابتدایی انجام گرفت. این پژوهش بابه کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون واسنادبین المللی در ارتباط با آموزش صلح پرداخته است .حوزه پژوهش شامل متون واسناد بین المللی و انجمن های وابسته به سازمان ملل و یونسکو وانجمن مدارس بین الملل که درزمینه آموزش صلح دردوره ابتدایی چارچوب مناسب ارائه داده اند و نیزاز کلیه منابع چاپی و الکترونیکی دردسترس مبتنی براهداف وسؤالات پژوهش برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.تجزیه وتحلیل اطلاعات با به کارگیری نظام مقوله ای قیاسی انجام گرفت. یافته های پژوهش نیزدرشش عنصر اصلی اهداف ،محتوا،راهبردهای یاددهی - یادگیری، تکنیک های ارزشیابی،محیط وفضای یاددهی- یادگیری ،منابع وابزاریاددهی- یادگیری به دست آمد.دراین پژوهش برای بررسی روایی ازمعیارباورپذیری و برای بررسی پایایی ازمعیاراطمینان پذیری استفاده شده است .پایایی طراحی برنامه درسی برای دوره ابتدایی توسط متخصصین نیزدرهرمرحله مورد بررسی قرارگرفته است. واژگان کلیدی: آموزش جهانی، آموزش صلح، جهانی شدن، دوره ابتدایی، طراحی برنامه درسی.
اعظم زرقانی؛ مقصود امین خندقی؛ بختیار شعبانی ورکی؛ نعمت الله موسی پور
چکیده
هدف اصلی این مقاله، تبیین رابطۀ میان نظریه و عمل از منظر متخصصان اثرگذار و جریان ساز حوزۀ مطالعاتی برنامه درسی است. برای دستیابی به این هدف، آراء صاحبنظران این حوزۀ تخصصی در باب نسبت میان نظریه و عمل با استفاده از استدلالهایی مبتنی بر شواهد، مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، نظرات صاحب نظران بنام و مطرح این حوزه، در ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، تبیین رابطۀ میان نظریه و عمل از منظر متخصصان اثرگذار و جریان ساز حوزۀ مطالعاتی برنامه درسی است. برای دستیابی به این هدف، آراء صاحبنظران این حوزۀ تخصصی در باب نسبت میان نظریه و عمل با استفاده از استدلالهایی مبتنی بر شواهد، مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، نظرات صاحب نظران بنام و مطرح این حوزه، در سه دسته «فنی- علمی»، «عملی» و «نومفهومگرایی»، طبقهبندی و بررسی شدهاند. یافتهها نشان میدهد که نظریه در طبقۀ «فنی- علمی» هم جنس نظریههای رایج در علوم طبیعی است که با مفاهیمی کلی و انتزاعی همراه است؛ در طبقۀ «عملی»، از نوع موقعیتی است که متناسب با ویژگیهای موقعیت عینی ساخته میشود و در طبقۀ «نومفهومگرایی» نیز هم جنس نظریههای معتبر در علوم انسانی و هنری است که مبیّن مفاهیم و اندیشههای انسانی است عمل، در طبقۀ «فنی- علمی» از نوع ابزاری و در طبقۀ «عملی» و «نومفهومگرایی» از نوع آگاهانه است، با این تفاوت که در طبقۀ «عملی»، بر عملی اخلاقی و در طبقۀ «نومفهومگرایی» بر عملی اخلاقی و سیاسی یا اجتماعی تأکید میشود. رابطۀ میان نظریه و عمل در هر یک از سه طبقۀ «فنی- علمی»، «عملی» و «نومفهومگرایی» نیز به ترتیب، منطقی، مسألهای یا پژوهشی و دیالکتیک است. تنظیم افکار و نظرات اندیشمندان این حوزه در قالب این سه طبقه، دستهبندی جدیدی از پارادایمهای حوزۀ مطالعاتی برنامهدرسی را نیز ارائه داده است که با دستهبندیهای پیشین از حیث معیار و ملاک دستهبندی متفاوت است و این، مهمترین دستاورد این مطالعه است.
شادی دلخون
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدار شناختی برنامه درسی تجربه شده درس علوم پایه چهارم از منظر دانشآموزان دختر پایه چهارم ابتدایی انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع کیفی و پدیدار شناختی است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی میباشد. نمونه آماری به شیوه در دسترس انتخاب شده است. تعداد افراد نمونه جهت جمعآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدار شناختی برنامه درسی تجربه شده درس علوم پایه چهارم از منظر دانشآموزان دختر پایه چهارم ابتدایی انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع کیفی و پدیدار شناختی است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی میباشد. نمونه آماری به شیوه در دسترس انتخاب شده است. تعداد افراد نمونه جهت جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و تشکل گروه های کانونی استفاده شد. بدین صورت که 3 گروه 5 نفری از 6کلاس موجود انتخاب شد و با آنها مصاحبه گردید و دانش آموزان نظرات خود را در خصوص برنامه درسی تجربه شده، برنامهدرسی تصوری، برنامه درسی نهفته، برنامه درسی تعاملی، روابط والدینی، برنامه درسی مستور شده و خودفکوری مطرح کردند. دانشآموزان اظهار کردند مطالب درس علوم پایه چهارم تکرار و بسط درس علوم پایهی سوم بوده در حالیکه قبل از ورود انتظار داشتند که مطالب پیشرفتهتر و سختتر باشد و مطالب جدیدی اضافه شود، دانشآموزان فکر میکردند بیشتر به اختراعات و اکتشافات علمی بپردازد درحالیکه سادهتر از پایهی سوم بوده است. نتایج حاکی از دیدگاه دانش آموزان، برنامه درسی تجربه شده درس علوم در راستای برنامه قصد شده است. همچنین بیشتر به جنبهی زیستشناسی درس پرداختهشده و آزمایشات انجامیافته آن باعث شده بیشتر به نسبت به اطرافشان دقیقتر باشند.
ناهید ثامتی؛ فاطمه امامقلی وند؛ سعیده افضلی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل موثر و موانع عملکرد حرفهای معلمان انجام شد. روش پژوهش کیفی به شیوه تجربه زیسته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان فارغالتحصیلان رشته آموزش ابتدایی سال 95 تا 98 پردیسها و مراکز دانشگاه فرهنگیان کشوراست. حجم نمونه موردبررسی به نوع دیپلم ۱۲۰ نفر، به شیوه تصادفی خوشهای انتخاب شدند. افراد نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل موثر و موانع عملکرد حرفهای معلمان انجام شد. روش پژوهش کیفی به شیوه تجربه زیسته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان فارغالتحصیلان رشته آموزش ابتدایی سال 95 تا 98 پردیسها و مراکز دانشگاه فرهنگیان کشوراست. حجم نمونه موردبررسی به نوع دیپلم ۱۲۰ نفر، به شیوه تصادفی خوشهای انتخاب شدند. افراد نمونه مصاحبه نیمه ساختاریافته را بهصورت آنلاین پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل به شیوه تحلیل مضمون صورت پذیرفت. نتایج: عوامل مؤثر در عملکرد حرفهای معلم عبارتند از : بعد ساختاری: بیتوجهی به شأن و جایگاه معلم، نقائص سیستم آموزشی، حجم زیاد کتب درسی، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس، چالش سیستم نمره دهی ، بعد سازمانی: کمبود امکانات در مدارس، جو مدرسه، عدم همکاری اولیا، شرایط خاص آموزش در دوران کرونا، بعد اقتصادی: دغدغه مسائل مالی، بعد فردی: فقدان انگیزه معلم. موانع حرفه ای عبارتند از : بعد ساختاری: بیتوجهی به شأن و جایگاه معلم، نقائص سیستم آموزشی، حجم زیاد کتب درسی، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس، چالش سیستم نمره دهی ، بعد سازمانی: کمبود امکانات در مدارس، جو مدرسه، عدم همکاری اولیا، شرایط خاص آموزش در دوران کرونا، بعد اقتصادی: دغدغه مسائل مالی، بعد فردی: فقدان انگیزه معلمان
اکبر جدیدی محمدآبادی؛ فریبا درتاج؛ آزیتا سلاجقه
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی از حیث توجه به شکوفاسازی مهارتهای نوشتاری و درک و فهم دانشآموزان است تا از این طریق متوجه بشویم که چه میزان به این دو مهارت در کتب فارسی پرداخته اند. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و با توجه به ماهیت مقیاس اندازهگیری از نوع اسمی است. پژوهش حاضر از لحاظ اجرا از نوع توصیفی_ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتب فارسی دوره ابتدایی از حیث توجه به شکوفاسازی مهارتهای نوشتاری و درک و فهم دانشآموزان است تا از این طریق متوجه بشویم که چه میزان به این دو مهارت در کتب فارسی پرداخته اند. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و با توجه به ماهیت مقیاس اندازهگیری از نوع اسمی است. پژوهش حاضر از لحاظ اجرا از نوع توصیفی_ تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کتب فارسی مقطع ابتدایی دانشآموزان(پایه اول تا ششم) در سال تحصیلی1402_1403 است. روش نمونه گیری به شیوه تمام شمار بود. ابزار اندازه گیری داده ها چک لیست نحلیل محتوای کتب فارسی دوره دبستان، محقق ساخته بوده که بر مبنای مولفه های مهارت نوشتاری و درک و فهم ساخته شده است. مولفه های مهارت نوشتاری شامل نوشتن غیر فعال، نوشتن نیمه فعال و نوشتن فعال می شود. مولفه درک و فهم، درک مطلب، است که تمامی کتب نوشتاری و خوانداری دوره دبستان بر اساس چک لیست خودساخته مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه ای که از این تحلیل بدست آمد میتوان گفت به طور کلی از مجموع دادههای موجود، بیشترین داده مربوط به کتاب نوشتاری است. پایه و اساس مهارت نوشتاری و درک و فهم از دوره دبستان آغاز می شود. در درک و فهم کتاب خوانداری توجه بیشتری نسبت به درک مطلب دارد و بین پایه های مختلف در میزان مطالب موجود بحث نوشتاری و درک و فهم تفاوت معنی داری وجود دارد.
علیرضا صادقی
چکیده
هدف این مقاله نقد نظریه برنامه درسی بازسازی اجتماعی است. در این نظریه کلیت برنامه درسی در خدمت تغییرات بنیادین جامعه بوده و معلم و دانشآموز بهعنوان کنشگران اصلی برنامه درسی، نقش اساسی در ایجاد اصلاحات اجتماعی جامعه ایفا میکنند. روش مورداستفاده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش «بررسی ...
بیشتر
هدف این مقاله نقد نظریه برنامه درسی بازسازی اجتماعی است. در این نظریه کلیت برنامه درسی در خدمت تغییرات بنیادین جامعه بوده و معلم و دانشآموز بهعنوان کنشگران اصلی برنامه درسی، نقش اساسی در ایجاد اصلاحات اجتماعی جامعه ایفا میکنند. روش مورداستفاده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش «بررسی مستندات» بهره گرفتهشده است. درمجموع چهار سؤال اصلی برای پژوهش حاضر طراحی و بر اساس آنها فرایند پژوهش شکلگرفته است. فرایند کار نیز بدینصورت بوده است که نخست منشأ و علت پیدایش نظریه بازسازی اجتماعی تبیین، سپس گزارههای اصلی آن استخراج و در ادامه ضمن معرفی پیشگامان این نظریه، دلالتهای آن برای برنامه درسی تبیین گردید. بررسی اسناد بالادستی کشور از یک سو و ارائه نقد و نظر اندیشمندان غربی و بررسی محاسن و معایب این دیدگاه از منظر ایشان بخش بعدی مقاله را تشکیل داده است. در پایان سعی شده است با ارائه بحث نسبتاً جامعی، امکان طراحی برنامه درسی با این رویکرد در نظام آموزش رسمی ایران مورد مداقه بیشتری قرار گیرد. یافتههای پژوهش نشان داد عملیاتی کردن آن دسته از گزارههای اصلاحگرایانه دیدگاه بازسازی اجتماعی که منطبق با اسناد بالادستی کشور نیز هست، میتواند جنبش نوینی در طراحی برنامه درسی ایران به وجود آورد. اما باید از طرح نظریات افراط گونه این نظریه بهویژه در خصوص تمرکززدایی، محوریت مدرسه و القاء اغراق گونه نقش معلم و دانشآموز در ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه پرهیز نمود.
ملیکا اسکندری؛ علی حسینی خواه؛ سعید ضرغامی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی مطلوب آموزش در دوره ابتدایی مبتنی بر رویکرد تلفیقی استیم میباشد. پارادایم این پژوهش کیفی است. روش انجام این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی است. جامعه این پژوهش شامل کلیه منابع، اعم از مقالات و پژوهشهای لاتین صورتگرفته در زمینه استیم از سال 2010 تا 2023 میباشد که با استفاده از نمونهگیری هدفمند ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی مطلوب آموزش در دوره ابتدایی مبتنی بر رویکرد تلفیقی استیم میباشد. پارادایم این پژوهش کیفی است. روش انجام این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی است. جامعه این پژوهش شامل کلیه منابع، اعم از مقالات و پژوهشهای لاتین صورتگرفته در زمینه استیم از سال 2010 تا 2023 میباشد که با استفاده از نمونهگیری هدفمند و با توجه به معیارهایی چون میزان اعتبار پایگاه اطلاعاتی منتشرکننده اثر، ارتباط منبع با عنوان پژوهش، به روز و جدید بودن منابع، میزان مورد استناد قرار گرفتن آنها و...، حدود 25 مقاله به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب گردید. دادههای پژوهش، بوسیله نرمافزار تحلیل دادههای کیفی، MAXQDA، نسخه 2018، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که پس از استخراج مقولات اصلی، فرآیند کدگذاری انجام شد. بدینترتیب، مختصات عناصر اصلی یعنی هدف، محتوا، روش و ارزشیابی این رویکرد بدست آمد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در محور اهداف، این رویکرد به دنبال یکپارچهسازی، تلفیق و کاربردی ساختن دانش به منطور تربیت یادگیرندگانی مادامالعمر، خلاق و دارای مهارت حلمسئله برای مواجهه مؤثر با چالشهای پیش رو میباشد. محتوا درقالب تلفیقی از حیطههای تشکیلدهنده استیم و به صورت زمینهمحوری و کاربردی انتخاب میگردد. این رویکرد، از روشهای فعال و مبتنی بر سازندهگرایی پیروی کرده و در ارزشیابی نیز بر کسب اطلاعات از منابع چندگانه و توجه توأمان به فرایند و محصول تأکید دارد. با توجه به اطلاعات بدستآمده درباره چهار عنصر فوق، در نهایت، الگوی مطلوب آموزش در دوره ابتدایی مبتنی بر رویکرد تلفیقی استیم تدوین شد.
سعید مذبوحی؛ محسن حاجی تبارفیروزجائی؛ عبدالسعید محمدشفیعی
چکیده
مقدمه: ایدئولوژیهای برنامهدرسی یکی از مباحث اساسی و کلیدی حوزه برنامهدرسی است .مروری بر پیشینه نظری ایدئولوژیهای برنامهدرسی در دهه گذشته حاکی از آن است که توجه بسیار جدی به این موضوع شده و آثار و طبقهبندی متعددی در این زمینه ارائه گردیده است. بنابراین یکی از حوزههای مورد علاقه مکنیل وآیزنر، ایدئولوژیهای برنامهدرسی ...
بیشتر
مقدمه: ایدئولوژیهای برنامهدرسی یکی از مباحث اساسی و کلیدی حوزه برنامهدرسی است .مروری بر پیشینه نظری ایدئولوژیهای برنامهدرسی در دهه گذشته حاکی از آن است که توجه بسیار جدی به این موضوع شده و آثار و طبقهبندی متعددی در این زمینه ارائه گردیده است. بنابراین یکی از حوزههای مورد علاقه مکنیل وآیزنر، ایدئولوژیهای برنامهدرسی است .این مطلب را با نگاهی به نوشتههای این دو صاحبنظر میتوان دریافت. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی عمیق اندیشههای آیزنر و مکنیل در این زمینه، تنوع برداشتها از ایدئولوژیهای برنامهدرسی و دلایل آن را به گونهای منطقی به تصویر بکشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا مروری بر اندیشههای هر دو صاحبنظر شده و پس از آن ، با تأملی دوباره در این ایدئولوژیها، نکات کلیدی اندیشههای این افراد استنتاج گردیده و در نهایت، با مقایسه ایدئولوژیهای برنامهدرسی آیزنر و مک نیل، تحلیل و نتیجهگیری انجام شده است. به طور کلی،نتایج این مقایسه نشان میدهد که ضمن مشابهتها ،تفاوت اساسی در فلسفه و جهانبینی این دو صاحب نظر وجود دارد.
مریم صفرنواده؛ فریبرز محمدی فارسانی؛ احمد جعفری قوام آباد
چکیده
هدف این مقاله، بررسی تجربیات تلفیق در برنامهدرسی دوره دندانپزشکی عمومی در قرن بیستویکم در دانشگاههای معتبر جهان و بهرهگیری از آن برای بازنگری برنامه درسی در ایران است. روش پژوهش، کیفی از نوع تحقیق تاریخی است. ابتدا با مطالعات کتابخانه-ای و با تحلیل و تفسیر اطلاعات، انواع تلفیق در برنامهدرسی دندانپزشکی برخی از دانشگاههای ...
بیشتر
هدف این مقاله، بررسی تجربیات تلفیق در برنامهدرسی دوره دندانپزشکی عمومی در قرن بیستویکم در دانشگاههای معتبر جهان و بهرهگیری از آن برای بازنگری برنامه درسی در ایران است. روش پژوهش، کیفی از نوع تحقیق تاریخی است. ابتدا با مطالعات کتابخانه-ای و با تحلیل و تفسیر اطلاعات، انواع تلفیق در برنامهدرسی دندانپزشکی برخی از دانشگاههای معتبر جهان بررسی وسپس تصویری از وضعیت ایران ارائه شد. در نهایت، راههای استفاده از تجربه جهانی برای بهسازی برنامههای درسی دوره دندانپزشکی ایران مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد دو نوع تلفیق در برنامههای درسی دوره دندانپزشکی طی دهه اول قرن بیستویکم اعمال شده است: تلفیق افقی و تلفیق عمودی. به لحاظ تعداد، موارد اعمال تلفیق عمودی دارای تعداد بیشتری است. مزایای تلفیق در دوره طولانی شش-ساله دندانپزشکی، بسیار قابل توجه میباشد. این مزایا از نگاه آموزشی به سهولت یادگیری، استمرار یادداری، سرعت یادآوری و دقت بکارگیری مربوط هستند که هر یک از آنها برای بازنگری برنامههای درسی این رشته کافی میباشند. علاوه بر این،اینگونه دلایل تجربی به همراه فشار همسویی با برنامههای جهانی و پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و انطباق با شرایط بازار کار، سبب شده است بازنگری برنامههای درسی بر اساس معیارهای تلفیق، امری ضروری و ناگزیر جلوه کند