راحله قاضی اردکانی؛ علیرضا صادقی؛ فریبرز درتاج
چکیده
هدف این مقاله تبیین برنامه درسی پژوهش محوری با تاکید بر ماهیت،ضرورت ها، مولفه ها و راهکارهای تربیتی است. روش مورد استفاده در این پژوهش،با توجه به ماهیت موضوع توصیفی از نوع مطالعات اسنادی(کتابخانه ای) است.برای دستیابی به داده های معتبر در فرایند پژوهش به شیوه ی تحلیل مضمون با استفاده از فیش برداری به استخراج متون و مفاهیم از تمامی منابع ...
بیشتر
هدف این مقاله تبیین برنامه درسی پژوهش محوری با تاکید بر ماهیت،ضرورت ها، مولفه ها و راهکارهای تربیتی است. روش مورد استفاده در این پژوهش،با توجه به ماهیت موضوع توصیفی از نوع مطالعات اسنادی(کتابخانه ای) است.برای دستیابی به داده های معتبر در فرایند پژوهش به شیوه ی تحلیل مضمون با استفاده از فیش برداری به استخراج متون و مفاهیم از تمامی منابع اعم از کتاب ها، مجلات خارجی و داخلی مبادرت شد. فرایند کار بدین صورت انجام گرفت که ابتدا ماهیت رویکرد پژوهش محوری تبیین و سپس ضرورت های رویکرد پژوهش محوری در آموزش و پرورش تبیین و تشریح و در ادامه ضمن شناسایی مولفه های پژوهش محوری به ارائه راهکارهای برخواسته ازاین رویکرد، و کاربست آن درآموزش و پرورش پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد در دنیای امروز به دلیل روبرو شدن افراد به خصوص دانش آموزان با عامل تغییر و دگرگونی،سبک سنتی آموزش، دیگر جوابگو نیست و لازم است دانش آموزان به اهرمی به نام تفکر ورزیدن و تفکر خلاق مجهز شوند تا ضمن کسب مهارت های تفکر و حل مسائل، کارایی لازم را در پاسخ به تغییرات محیطی داشته باشند. رویکرد پژوهش محوری رویکردی است که لزوم کاویدن محیط و موقعیت های آن را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد و در آن به جای انباشت اطلاعات در ذهن، نحوه ی یادگیری و یا به عبارتی یادگیری یادگرفتن را مدنظر قرار می دهد و مشخصاتی همچون پویایی، همکاری و مشارکت، تکامل دانش و مهارت، پرسشگری، تفکر انتقادی، تحکیم ساخت شناختی و حل مسئله را دارد.
اکبر هدایتی؛ حسن ملکی؛ علیرضا صادقی؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی برای دوره کارشناسیارشد رشته برنامه درسی بود. در این پژوهش، روشهای تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی و روش توصیفی-استنتاجی مورد استفاده قرارگرفت. نمونه مورد نظر جهت گردآوری دادهها عبارت از 9 متخصص رشته برنامه درسی و 45 منبع در رابطه با برنامه درسی مبتنی بر شایستگی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی برای دوره کارشناسیارشد رشته برنامه درسی بود. در این پژوهش، روشهای تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی و روش توصیفی-استنتاجی مورد استفاده قرارگرفت. نمونه مورد نظر جهت گردآوری دادهها عبارت از 9 متخصص رشته برنامه درسی و 45 منبع در رابطه با برنامه درسی مبتنی بر شایستگی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. فنون گردآوری دادهها عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان و تحلیل کیفی متون بود. دادههای بدست آمده از مصاحبهها و منابع متنی با روش کدگذار قیاسی تجزیه و تحلیل شد. یافتههای این پژوهش، ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر شایستگی را به ترتیب برای هدف، محتوا و فعالیتهای یادگیری، روش و ارزشیابی بدست داد و الگوی اولیه برنامه درسی مبتنی بر شایستگی طراحی شد. همچنین فرایند، مراحل و چگونگی ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی، منتج از پژوهشهای پیشین در رابطه با موضوع بود. الگوی مذکور پس از اعتباریابی توسط متخصصان و صاحبنظران و اعمال تعدیلها، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این پژوهش میتواند در طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد.
یعقوب عزیزی؛ علیرضا صادقی؛ حسین عبداللهی
چکیده
چکیده پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت درونی دروس عمومی دوره کارشناسی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه های شهر تهران انجام شده است. در این راستا چهار عنصر اصلی برنامه درسی شامل (اهداف، محتوا، روش تدریس، ارزشیابی) مورد ارزشیابی قرار گرفته اند. روش مورد استفاده در این پژوهش روش ترکیبی (کیفی- کمی ) است، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت درونی دروس عمومی دوره کارشناسی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه های شهر تهران انجام شده است. در این راستا چهار عنصر اصلی برنامه درسی شامل (اهداف، محتوا، روش تدریس، ارزشیابی) مورد ارزشیابی قرار گرفته اند. روش مورد استفاده در این پژوهش روش ترکیبی (کیفی- کمی ) است، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران و اساتید دروس عمومی در این دانشگاه ها می باشد. حجم نمونه شامل 20 نفر از اساتید و 384 نفر دانشجو که بر اساس مدل مورگان انتخاب شده اند، در تحلیل داده های تحقیق از روش تجزیه و تحلیل کیفی(تجزیه و تحلیل توصیفی)، روش آماری توصیفی شامل(میانگین،توزیع فروانی و انحراف استاندارد) ، آماراستنباطی از (آزمون t برای دو گروه مستقل) جهت مقایسه نظرات اساتید و دانشجویان مورد استفاده قرار گرفته است.یافته های پژوهش بیانگر نظر موافق اکثریت دانشجویان مورد مطالعه، نسبت به عناصر برنامه درسی دروس عمومی است، پاسخ های ابراز شده در پرسشنامه محقق ساخته، نشانگر آن است که وضعیت موجود دروس عمومی از لحاظ عناصری همچون اهداف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی موجود درسی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، در مورد عنصر هدف موجود دروس عمومی دیدگاه دانشجویان بر سطح متوسط و دیدگاه اساتید بر سطح مطلوب دلالت دارد.
علیرضا صادقی
چکیده
هدف این مقاله نقد نظریه برنامه درسی بازسازی اجتماعی است. در این نظریه کلیت برنامه درسی در خدمت تغییرات بنیادین جامعه بوده و معلم و دانشآموز بهعنوان کنشگران اصلی برنامه درسی، نقش اساسی در ایجاد اصلاحات اجتماعی جامعه ایفا میکنند. روش مورداستفاده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش «بررسی ...
بیشتر
هدف این مقاله نقد نظریه برنامه درسی بازسازی اجتماعی است. در این نظریه کلیت برنامه درسی در خدمت تغییرات بنیادین جامعه بوده و معلم و دانشآموز بهعنوان کنشگران اصلی برنامه درسی، نقش اساسی در ایجاد اصلاحات اجتماعی جامعه ایفا میکنند. روش مورداستفاده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش «بررسی مستندات» بهره گرفتهشده است. درمجموع چهار سؤال اصلی برای پژوهش حاضر طراحی و بر اساس آنها فرایند پژوهش شکلگرفته است. فرایند کار نیز بدینصورت بوده است که نخست منشأ و علت پیدایش نظریه بازسازی اجتماعی تبیین، سپس گزارههای اصلی آن استخراج و در ادامه ضمن معرفی پیشگامان این نظریه، دلالتهای آن برای برنامه درسی تبیین گردید. بررسی اسناد بالادستی کشور از یک سو و ارائه نقد و نظر اندیشمندان غربی و بررسی محاسن و معایب این دیدگاه از منظر ایشان بخش بعدی مقاله را تشکیل داده است. در پایان سعی شده است با ارائه بحث نسبتاً جامعی، امکان طراحی برنامه درسی با این رویکرد در نظام آموزش رسمی ایران مورد مداقه بیشتری قرار گیرد. یافتههای پژوهش نشان داد عملیاتی کردن آن دسته از گزارههای اصلاحگرایانه دیدگاه بازسازی اجتماعی که منطبق با اسناد بالادستی کشور نیز هست، میتواند جنبش نوینی در طراحی برنامه درسی ایران به وجود آورد. اما باید از طرح نظریات افراط گونه این نظریه بهویژه در خصوص تمرکززدایی، محوریت مدرسه و القاء اغراق گونه نقش معلم و دانشآموز در ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه پرهیز نمود.