رسول ساعدی؛ مصطفی قادری
چکیده
هدف از این پژوهش بازنمایی قوم نگاری انتقادی الگوهای برتر تدریس معلمان ابتدایی شهر موچش هست. در این پژوهش از رویکرد کیفی، استراتژی قوم نگاری انتقادی استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل دو نفر معلم ابتدایی (زن و مرد) پایه سوم که به صورت هدفمند و بر اساس معیار (داشتن عملکرد و نتایج کاری درخشان در الگوهای برتر تدریس) انتخاب شدند. جهت شناسایی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بازنمایی قوم نگاری انتقادی الگوهای برتر تدریس معلمان ابتدایی شهر موچش هست. در این پژوهش از رویکرد کیفی، استراتژی قوم نگاری انتقادی استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل دو نفر معلم ابتدایی (زن و مرد) پایه سوم که به صورت هدفمند و بر اساس معیار (داشتن عملکرد و نتایج کاری درخشان در الگوهای برتر تدریس) انتخاب شدند. جهت شناسایی عوامل موثر بر جریان تدریس از مشاهده طبیعی و مصاحبه نیمه ساختارمند و چک لیست محقق ساخته استفاده شده و برای تحلیل مشاهدههای انجام گرفته از مصاحبه نیمه ساختارمند پس از مشاهده استفاده شده است. نتایج تحلیل از طریق کدگذاری حاکی از آن بود که معلمان به عناصر تدریس (روش عملگرا در تدریس، دانش بومی- محتوایی، آگاهی، غایات شخصی در تدریس، ارتباط با دیگری، منش قومی، تعهد و اخلاق معلمی، محدودیتهای پداگوژیکی، داستان تدریس) توجه کرده و بر اساس عناصر تدریس الگوهای تدریس (الگوی کار اندیشی، الگوی همیار دانشآموز، الگوی روایتی تدریس، الگوی اخلاق محور) معرفی شدهاند در بحث نتایج پژوهش بیان کردهاند که داستان هر تدریس وابستگی زیادی به بافت و زمینه و زبان و شرایط بومی دارد.