اکبر هدایتی؛ حسن ملکی؛ علیرضا صادقی؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی برای دوره کارشناسیارشد رشته برنامه درسی بود. در این پژوهش، روشهای تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی و روش توصیفی-استنتاجی مورد استفاده قرارگرفت. نمونه مورد نظر جهت گردآوری دادهها عبارت از 9 متخصص رشته برنامه درسی و 45 منبع در رابطه با برنامه درسی مبتنی بر شایستگی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی برای دوره کارشناسیارشد رشته برنامه درسی بود. در این پژوهش، روشهای تحلیل محتوای کیفی، روش اسنادی و روش توصیفی-استنتاجی مورد استفاده قرارگرفت. نمونه مورد نظر جهت گردآوری دادهها عبارت از 9 متخصص رشته برنامه درسی و 45 منبع در رابطه با برنامه درسی مبتنی بر شایستگی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. فنون گردآوری دادهها عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان و تحلیل کیفی متون بود. دادههای بدست آمده از مصاحبهها و منابع متنی با روش کدگذار قیاسی تجزیه و تحلیل شد. یافتههای این پژوهش، ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر شایستگی را به ترتیب برای هدف، محتوا و فعالیتهای یادگیری، روش و ارزشیابی بدست داد و الگوی اولیه برنامه درسی مبتنی بر شایستگی طراحی شد. همچنین فرایند، مراحل و چگونگی ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی، منتج از پژوهشهای پیشین در رابطه با موضوع بود. الگوی مذکور پس از اعتباریابی توسط متخصصان و صاحبنظران و اعمال تعدیلها، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این پژوهش میتواند در طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد.
سید علی خالقی نژاد؛ حسن ملکی؛ رضوان حکیم زاده
چکیده
در سال های اخیر بحثهای متعددی پیرامون جایگزین شدن دیدگاه پست مدرن به عنوان نوعی تفکر و نگاهی فرهنگی –اجتماعی به مسائل و باور های انسان ها با دیدگاه مدرنیسم در موضوعات مختلف در جریان است. عرصهی تعلیم وتربیت به شکل عام و برنامه درسی به شکل خاص نیز درگیر این جریان شده است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای مبانی ...
بیشتر
در سال های اخیر بحثهای متعددی پیرامون جایگزین شدن دیدگاه پست مدرن به عنوان نوعی تفکر و نگاهی فرهنگی –اجتماعی به مسائل و باور های انسان ها با دیدگاه مدرنیسم در موضوعات مختلف در جریان است. عرصهی تعلیم وتربیت به شکل عام و برنامه درسی به شکل خاص نیز درگیر این جریان شده است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای مبانی فلسفه پست مدرنیسم در برنامه درسی و نقد این مبانی با شاخصهای مبانی فلسفی تربیت اسلامی صورت گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش اسنادی-تحلیلی صورت گرفته است. یافتههای حاکی از این است که مبانی فلسفه برنامه درسی پست مدرن در اصول هستی شناختی بر عدم اعتقاد به ماوراءطبیعت؛ در اصول انسان شناختی بر شکلگیری جوهر انسان از طریق روابط اجتماعی، تاریخی و فرهنگی؛ در اصول معرفت-شناختی بر رد عقلانیت، فطرت، وحی و حاکمیت زبان به عنوان محور آگاهی؛ در اصول ارزششناختی بر محوریت فرد و نسبی بودن اصول جهانشمول و در اصول زیبایی شناختی بر معیار ذهنی زیبایی و دوری از فهم ظاهری و غور در باطن تجارب هنری استوار است. در مقابل مبانی فلسفی تربیت اسلامی در اصول هستی شناختی معتقد به حقیقت ماوراء طبیعی؛ در اصول انسان شناختی بر اعتقاد به متکی بودن وجود حقیقی انسان بر روح؛ در اصول معرفت شناختی بر قابل وصول بودن معرفت؛ در اصول ارزش شناختی بر تکیه بر قرآن و مبانی دین اسلام و ارزشهای ثابت و متغیر؛ و در اصول زیبایی شناختی بر گرایش ذاتی انسان به زیبایی و عینی و ذهنی بودن زیباییها استوار است