علی کشاورز زاده؛ محسن فرمهینی فراهانی
چکیده
پژوهش حاضر مهمترین و اساسیترین ملاک ها و شاخصهای ارزیابی برنامه درسی مدارس گرداوری و توسط کارشناسان و متخصصین اعتبارسنجی بررسی گردید. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، 300 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش و متخصصین ارزیابی کیفیت دانشگاه می باشد. ابزار گرداوری داده ها، ...
بیشتر
پژوهش حاضر مهمترین و اساسیترین ملاک ها و شاخصهای ارزیابی برنامه درسی مدارس گرداوری و توسط کارشناسان و متخصصین اعتبارسنجی بررسی گردید. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، 300 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش و متخصصین ارزیابی کیفیت دانشگاه می باشد. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. تجزیه داده ها از آماری توصیفی و تحلیل داده ها از آزمون (t) تک نمونه ای صورت گرفته. یافته های حاکی از آن است که همه ملاک ها و شاخص ها در سطح مطلوبیت خوبی ارزیابی شده، محاسبه آزمون (t) در مورد هر یک از ملاک ها و شاخص ها با درجه آزادی مشخص (299)، چون سطح معنی داری مشاهده شده (0.000=sig) مقدار کمتر از میزان خطای مجاز (05/0) شده، پس ملاک ها و شاخص های مهم و قابل قبول در جریان ارزیابی برنامه درسی مدارس کشور می باشد.
حسن ملکی؛ بابک سلمانی؛ عباس عباسپور؛ رضوان حکیمزاده؛ محمدحسن امیرتیموری
چکیده
چکیده برای سالیان بسیاری بحث در خصوص نقش معلم در اجرای برنامه درسی از جنبههای مختلفی در مباحث مدیریت آموزشی، نظارت و راهنمایی تعلیماتی و تأکید بر نقش وی در راهنماهای معلم مطرح بوده است. با این وجود توجه به نقش معلم در قالب عنوان«رهبری معلم» با محوریت اجرای برنامه درسی در ادبیات پژوهشی داخل موضوعی مغفول و ناشناخته میباشد. بر ...
بیشتر
چکیده برای سالیان بسیاری بحث در خصوص نقش معلم در اجرای برنامه درسی از جنبههای مختلفی در مباحث مدیریت آموزشی، نظارت و راهنمایی تعلیماتی و تأکید بر نقش وی در راهنماهای معلم مطرح بوده است. با این وجود توجه به نقش معلم در قالب عنوان«رهبری معلم» با محوریت اجرای برنامه درسی در ادبیات پژوهشی داخل موضوعی مغفول و ناشناخته میباشد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل رهبری معلم در برنامه درسی به ویژگیها، مزایا و معایب آن پرداخته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین رهبری معلم و رهبری توزیعیافته در مدرسه رابطه وجود داشته و رهبری در مدرسه میتواند در میان معلمان «توزیع» گردد که این امر میتواند اثربخشی معلمان در اجرای برنامه درسی را در پی داشته باشد. در نهایت این مطالعه نتیجه میگیرد که رهبری معلم امری شدنی است که اقتضاء و امکان برای مؤفقیت کامل در این نقش به انجام پژوهشهای بیشتر، وجود شرایط مناسب در مدارس و البته خود معلمان بستگی دارد.
علیرضا صادقی
چکیده
هدف این مقاله نقد نظریه برنامه درسی بازسازی اجتماعی است. در این نظریه کلیت برنامه درسی در خدمت تغییرات بنیادین جامعه بوده و معلم و دانشآموز بهعنوان کنشگران اصلی برنامه درسی، نقش اساسی در ایجاد اصلاحات اجتماعی جامعه ایفا میکنند. روش مورداستفاده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش «بررسی ...
بیشتر
هدف این مقاله نقد نظریه برنامه درسی بازسازی اجتماعی است. در این نظریه کلیت برنامه درسی در خدمت تغییرات بنیادین جامعه بوده و معلم و دانشآموز بهعنوان کنشگران اصلی برنامه درسی، نقش اساسی در ایجاد اصلاحات اجتماعی جامعه ایفا میکنند. روش مورداستفاده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی است و برای دستیابی به دادههای معتبر از روش «بررسی مستندات» بهره گرفتهشده است. درمجموع چهار سؤال اصلی برای پژوهش حاضر طراحی و بر اساس آنها فرایند پژوهش شکلگرفته است. فرایند کار نیز بدینصورت بوده است که نخست منشأ و علت پیدایش نظریه بازسازی اجتماعی تبیین، سپس گزارههای اصلی آن استخراج و در ادامه ضمن معرفی پیشگامان این نظریه، دلالتهای آن برای برنامه درسی تبیین گردید. بررسی اسناد بالادستی کشور از یک سو و ارائه نقد و نظر اندیشمندان غربی و بررسی محاسن و معایب این دیدگاه از منظر ایشان بخش بعدی مقاله را تشکیل داده است. در پایان سعی شده است با ارائه بحث نسبتاً جامعی، امکان طراحی برنامه درسی با این رویکرد در نظام آموزش رسمی ایران مورد مداقه بیشتری قرار گیرد. یافتههای پژوهش نشان داد عملیاتی کردن آن دسته از گزارههای اصلاحگرایانه دیدگاه بازسازی اجتماعی که منطبق با اسناد بالادستی کشور نیز هست، میتواند جنبش نوینی در طراحی برنامه درسی ایران به وجود آورد. اما باید از طرح نظریات افراط گونه این نظریه بهویژه در خصوص تمرکززدایی، محوریت مدرسه و القاء اغراق گونه نقش معلم و دانشآموز در ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه پرهیز نمود.
محسن نوبخت پور؛ مهسا لازمی زارع
چکیده
یکی از بحثهای عمده تعلیم و تربیت دنیا تمرکز و تمرکززدایی در آموزش و پرورش است؛ نگاه ایستا به برنامه درسی از اثربخشی لازم برای آموزش و پرورش برخوردار نیست. بررسی آرای اکثر علمای تربیتی این دیدگاه را نشان میدهد. هدف از پژوهش حاضر این است که مدلی ارائه دهیم که با نگاهی پویا و با در نظر گرفتن مقتضیات محیطی برای پیمودن برنامه درسی در راه ...
بیشتر
یکی از بحثهای عمده تعلیم و تربیت دنیا تمرکز و تمرکززدایی در آموزش و پرورش است؛ نگاه ایستا به برنامه درسی از اثربخشی لازم برای آموزش و پرورش برخوردار نیست. بررسی آرای اکثر علمای تربیتی این دیدگاه را نشان میدهد. هدف از پژوهش حاضر این است که مدلی ارائه دهیم که با نگاهی پویا و با در نظر گرفتن مقتضیات محیطی برای پیمودن برنامه درسی در راه تمرکز و عدم تمرکز مسیر اثربخشی را مشخص کند. در این مدل تمرکز و عدم تمرکز فی نفسه بد یا خوب در نظر گرفته نشده است، بلکه مقتضیات محیطی است که مناسب یا نامناسب بودن درجه تمرکززدایی را مشخص می کند. پژوهش حاضر از نوع کیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات مشاهده، مصاحبه و مطالعه ی کتابخانه ای میباشد. در این بحث ابتدا مدلهای ارائه شده توسط ایزدی و مهر محمدی بحث شده، سپس مدل پیشنهادی تحت عنوان مدیریت اقتضایی مسیر اثربخشی برای برنامه درسی ارائه شده است. در این مدل برای داشتن نگاهی پویا جهت تمرکززدایی برنامه ی درسی از نمودار مسیر اثربخشی مدد جسته ایم، به گونه ای که درجات تمرکز و عدم تمرکز را به صورت یک پیوستار در محور xها و شرایط محیطی را روی محور yها قرار داده شده است. سپس با در نظر گرفتن مقتضیات محیطی درجاتی از تمرکز و عدم تمرکز مشخص شده، به طور کلی با توجه به ویژگیهای این دو مسیر اثربخشی که نظام برنامه درسی برای رسیدن به اهداف خود باید آن را بپیماید، پیشنهاد شده است.
سعید مذبوحی؛ محسن حاجی تبارفیروزجائی؛ عبدالسعید محمدشفیعی
چکیده
مقدمه: ایدئولوژیهای برنامهدرسی یکی از مباحث اساسی و کلیدی حوزه برنامهدرسی است .مروری بر پیشینه نظری ایدئولوژیهای برنامهدرسی در دهه گذشته حاکی از آن است که توجه بسیار جدی به این موضوع شده و آثار و طبقهبندی متعددی در این زمینه ارائه گردیده است. بنابراین یکی از حوزههای مورد علاقه مکنیل وآیزنر، ایدئولوژیهای برنامهدرسی ...
بیشتر
مقدمه: ایدئولوژیهای برنامهدرسی یکی از مباحث اساسی و کلیدی حوزه برنامهدرسی است .مروری بر پیشینه نظری ایدئولوژیهای برنامهدرسی در دهه گذشته حاکی از آن است که توجه بسیار جدی به این موضوع شده و آثار و طبقهبندی متعددی در این زمینه ارائه گردیده است. بنابراین یکی از حوزههای مورد علاقه مکنیل وآیزنر، ایدئولوژیهای برنامهدرسی است .این مطلب را با نگاهی به نوشتههای این دو صاحبنظر میتوان دریافت. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی عمیق اندیشههای آیزنر و مکنیل در این زمینه، تنوع برداشتها از ایدئولوژیهای برنامهدرسی و دلایل آن را به گونهای منطقی به تصویر بکشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا مروری بر اندیشههای هر دو صاحبنظر شده و پس از آن ، با تأملی دوباره در این ایدئولوژیها، نکات کلیدی اندیشههای این افراد استنتاج گردیده و در نهایت، با مقایسه ایدئولوژیهای برنامهدرسی آیزنر و مک نیل، تحلیل و نتیجهگیری انجام شده است. به طور کلی،نتایج این مقایسه نشان میدهد که ضمن مشابهتها ،تفاوت اساسی در فلسفه و جهانبینی این دو صاحب نظر وجود دارد.