دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های کیفی در برنامه درسی
2476-5783
2476-5791
2
5
2017
01
20
شناسایی و رتبهبندی مولفههای اساسی برنامهدرسیِ دانشجو از نگاه متخصصان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه تهران
1
33
FA
فاطمه
ابدی
دانشگاه تهران
abadi.fm@ut.ac.ir
محمد
جوادی پور
دانشگاه تهران
javadipour@ut.ac.ir
10.22054/qric.2018.20492.142
هدف مطالعه حاضر معرفی برنامهدرسی جدیدی به نام برنامهدرسیدانشجو میباشد. این مطالعه از حیث نوع بنیادی از حیث رویکرد توصیفی_تحلیلی و از نوع طرحهای آمیخته اکتشافی است. ابزار در بخش کیفی مصاحبه بازپاسخ و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته میباشد. جامعه در بخش کیفی هشت نفر از صاحبنظران تعلیموتربیت و در بخش کمی 100 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی میباشند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی از روش سیستماتیک در تئوری داده بنیاد و در بخش کمی از آزمون فریدمن استفاده شد. در مجموع چهار مولفه محوری از مصاحبههای انجام گرفته بدست آمدند: ویژگیهای برنامهدرسیدانشجو؛ عناصر اصلی آن شامل دانشجو، استاد و سازمان؛ گامهای موثر در شکلگیری؛ و موانع و چالشهای شکلگیری این برنامهدرسی. کد گزینشی بدستآمده عبارتست از: عناصر اصلی این برنامهدرسی. همچنین رتبهبندی مولفههای مربوط به دانشجو به ترتیب نزولی عبارتند از: مولفههای روانشناختیوانگیزشی، فراشناختی، اجتماعی و مهارتی. نتایج نهاییِ بدست آمده وجه متمایزکننده این برنامهدرسی را نقش آفرینیِ فعال دانشجو در جهتگیری و هدفگذاری مستمر برای خود دانسته که در این مسیر از دو عنصر اصلی دیگر یعنی استاد و دانشگاه استفاده لازم را میبرد. در تعریفی مقدماتی برنامهدرسی دانشجو فرآیند منظم و هدفمندِ تصمیمگیری، هدفگذاری و آیندهنگریِ دغدغهمند دانشجوست که در آن از ویژگیهای اساتید برتر و دانشگاهها استفاده میکند و عنصر کیفیت در همه عناصر اصلی و جزئی آن شرطی اساسی میباشد. این برنامهدرسی با فارغ التحصیل شدن دانشجو و خروج او از دانشگاه پایان نمیپذیرد بلکه ادامه داشته و با تثبیت آن در فرد، به نوعی یادگیری خود-راهبر و هدفدار تبدیل میشود.
آموزش عالی,برنامهدرسی دانشجو,دانشجو,برنامهدرسی
https://qric.atu.ac.ir/article_8873.html
https://qric.atu.ac.ir/article_8873_c74b05c5df7dfeed8e28fab7654a983a.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های کیفی در برنامه درسی
2476-5783
2476-5791
2
5
2017
01
20
برنامه درسی پژوهش محور: ماهیت، ضرورت ها، مؤلفه ها و راهکارهای تربیتی.
35
66
FA
راحله
قاضی اردکانی
دانشگاه علامه طباطبایی تهران
raheleh_ghazi@yahoo.com
علیرضا
صادقی
دانشگاه علامه طباطبایی
sadeghi.edu@gmail.com
فریبرز
درتاج
دانشگاه علامه طباطبایی
dortaj@atu.ac.ir
10.22054/qric.2018.17057.107
هدف این مقاله تبیین برنامه درسی پژوهش محوری با تاکید بر ماهیت،ضرورت ها، مولفه ها و راهکارهای تربیتی است. روش مورد استفاده در این پژوهش،با توجه به ماهیت موضوع توصیفی از نوع مطالعات اسنادی(کتابخانه ای) است.برای دستیابی به داده های معتبر در فرایند پژوهش به شیوه ی تحلیل مضمون با استفاده از فیش برداری به استخراج متون و مفاهیم از تمامی منابع اعم از کتاب ها، مجلات خارجی و داخلی مبادرت شد. فرایند کار بدین صورت انجام گرفت که ابتدا ماهیت رویکرد پژوهش محوری تبیین و سپس ضرورت های رویکرد پژوهش محوری در آموزش و پرورش تبیین و تشریح و در ادامه ضمن شناسایی مولفه های پژوهش محوری به ارائه راهکارهای برخواسته ازاین رویکرد، و کاربست آن درآموزش و پرورش پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد در دنیای امروز به دلیل روبرو شدن افراد به خصوص دانش آموزان با عامل تغییر و دگرگونی،سبک سنتی آموزش، دیگر جوابگو نیست و لازم است دانش آموزان به اهرمی به نام تفکر ورزیدن و تفکر خلاق مجهز شوند تا ضمن کسب مهارت های تفکر و حل مسائل، کارایی لازم را در پاسخ به تغییرات محیطی داشته باشند. رویکرد پژوهش محوری رویکردی است که لزوم کاویدن محیط و موقعیت های آن را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد و در آن به جای انباشت اطلاعات در ذهن، نحوه ی یادگیری و یا به عبارتی یادگیری یادگرفتن را مدنظر قرار می دهد و مشخصاتی همچون پویایی، همکاری و مشارکت، تکامل دانش و مهارت، پرسشگری، تفکر انتقادی، تحکیم ساخت شناختی و حل مسئله را دارد.
"رویکرد پژوهش محوری"؛"ماهیت","ضرورت ها","مولفه ها",راهکارها"
https://qric.atu.ac.ir/article_8874.html
https://qric.atu.ac.ir/article_8874_5147823f5aa1bad16500658190f25753.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های کیفی در برنامه درسی
2476-5783
2476-5791
2
5
2017
01
20
نسبت میان نظریه و عمل از منظر پارادایم های حوزه مطالعاتی برنامه درسی
67
105
FA
اعظم
زرقانی
دانشگاه فردوسی مشهد
azamzarghani@yahoo.com
مقصود
امین خندقی
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
aminkhandaghi@gmail.com
بختیار
شعبانی ورکی
دانشگاه فردوسی مشهد
bshabani@um.ac.ir
نعمت الله
موسی پور
دانشگاه فردوسی مشهد
n_mosapour@yahoo.com
10.22054/qric.2018.16345.97
هدف اصلی این مقاله، تبیین رابطۀ میان نظریه و عمل از منظر متخصصان اثرگذار و جریان ساز حوزۀ مطالعاتی برنامه درسی است. برای دستیابی به این هدف، آراء صاحبنظران این حوزۀ تخصصی در باب نسبت میان نظریه و عمل با استفاده از استدلالهایی مبتنی بر شواهد، مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، نظرات صاحب نظران بنام و مطرح این حوزه، در سه دسته «فنی- علمی»، «عملی» و «نومفهومگرایی»، طبقهبندی و بررسی شدهاند. یافتهها نشان میدهد که نظریه در طبقۀ «فنی- علمی» هم جنس نظریههای رایج در علوم طبیعی است که با مفاهیمی کلی و انتزاعی همراه است؛ در طبقۀ «عملی»، از نوع موقعیتی است که متناسب با ویژگیهای موقعیت عینی ساخته میشود و در طبقۀ «نومفهومگرایی» نیز هم جنس نظریههای معتبر در علوم انسانی و هنری است که مبیّن مفاهیم و اندیشههای انسانی است عمل، در طبقۀ «فنی- علمی» از نوع ابزاری و در طبقۀ «عملی» و «نومفهومگرایی» از نوع آگاهانه است، با این تفاوت که در طبقۀ «عملی»، بر عملی اخلاقی و در طبقۀ «نومفهومگرایی» بر عملی اخلاقی و سیاسی یا اجتماعی تأکید میشود. رابطۀ میان نظریه و عمل در هر یک از سه طبقۀ «فنی- علمی»، «عملی» و «نومفهومگرایی» نیز به ترتیب، منطقی، مسألهای یا پژوهشی و دیالکتیک است. تنظیم افکار و نظرات اندیشمندان این حوزه در قالب این سه طبقه، دستهبندی جدیدی از پارادایمهای حوزۀ مطالعاتی برنامهدرسی را نیز ارائه داده است که با دستهبندیهای پیشین از حیث معیار و ملاک دستهبندی متفاوت است و این، مهمترین دستاورد این مطالعه است.
برنامه درسی,نظریه,عمل,رابطۀ میان نظریه و عمل,پارادایم
https://qric.atu.ac.ir/article_8875.html
https://qric.atu.ac.ir/article_8875_7b6080a90dad7e51bf0db3767279c7b6.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های کیفی در برنامه درسی
2476-5783
2476-5791
2
5
2017
01
20
بررسی و مقایسه سند برنامه درسی ملی تدوین شده جمهوری اسلامی ایران با زیر نظام برنامه درسی در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی.
107
141
FA
نادر
سلسبیلی
مدیر گروه پژوهشی مبانی برنامه ریزی درسی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش
nadersalsabili@gmail.com
10.22054/qric.2018.17073.109
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل نقادانۀ برنامۀ درسی ملی تدوین شدۀ جمهوری اسلامی ایران باتوجه به ملاکهای برگرفته از زیرنظام برنامه درسی در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی بوده است. رویکرد پژوهش عمدتا کیفی و از نوع استنتاج قیاسی مبتنی بر تحلیل اسنادی در قالب پژوهش ارزشیابی است. مقایسههای انجام شده در مورد برنامه درسی ملی تدوین شده باتوجه به ملاک های مورد نظر در قالب شش مولفه تشکیل دهندۀ 1- هدفها و دیگر عناصر اصلی برنامه درسی، 2- برداشتها و مفهوم سازی ها از برنامه درسی ملی، 3- الزاماتِ قبلی، زمینه سازی ها، شرایط پذیرش، 4- ویژگی های ساختاری و اجرایی، 5- توجه به برنامه ریزی درسی مبتنی بر مدرسه و روند های نوآورانه، و 6- توجه به حوزه دیدگاه های برنامه درسی، به قصدِ مقایسه و ارزیابی برنامه درسی ملی تدوین شدۀ جمهوری اسلامی انجام گرفته است. یافتهها نشان می دهد در سند برنامه درسی ملی تدوین شده برداشتی تا حدود زیادی آرمان گرایانه تر با ویژگی های گسترده تجویزی با حضور قوی یک استیلای عقیدتی( مذهبی شیعی)، و نظام آموزشی با تاکید بر سازوکار نظم دهنده دینی، بخصوص در بخش«چشم انداز» دیده می شود. ایجاد بستر مناسب برای پژوهشگری معلم و مدرسه، پرهیز از رویکرد های خطی و تجویزی، و بازآفرینی فرهنگ مدرسه در سند برنامه درسی ملی چندان مورد توجه نیست و این سند نقش مستقلی برای مدرسه در برنامه ریزی درسی، نوآوری در روند های آموزشی باتوجه به مقتضیات مدرسه و محیط آموزشی چندان قائل نمیشود.
سند برنامه درسی ملی,الگوی زیرنظام برنامه درسی,مبانی نظری تحول بنیادین,نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی,دیدگاههای برنامه درسی
https://qric.atu.ac.ir/article_8876.html
https://qric.atu.ac.ir/article_8876_6c6680ea23f5410949defecf797c5d3c.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های کیفی در برنامه درسی
2476-5783
2476-5791
2
5
2017
01
20
مطالعه تطبیقی تجارب و طرحهای عملی دانشگاههای پیشرو در تکوین بینالمللی سازی آموزش و برنامه درسی
143
167
FA
احمد
ملکی پور
دانشگاه تهران
malekipour@ut.ac.ir
عرفانه
قاسم پور
دانشگاه تهران
mmpp.8887@gmail.com
حسام
بشرویه نژاد کریمی
10.22054/qric.2018.14377.84
هدف پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی تجارب و طرحهای عملی دانشگاههای پیشرو در تکوین بینالمللی سازی آموزش و برنامه درسی است. این پژوهش یک پیمایش تطبیقی است، که با استفاده از روش پژوهش تحلیلی اسنادی با رویکرد تطبیقی و نیز الگو توافق و تفاوت استورت میل انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشگاه های پیشرو و موفق در عرصه بین المللی سازی آموزش و برنامه درسی با توجه مدارک و اسناد موجود در خصوص جدیدترین رتبه بندی موسسههای معتبر جهانی است، که در سال های اخیر توانستهاند، موفقیتهایی در زمینه بینالمللی سازی کسب کنند. نمونه مورد بررسی دانشگاههای گریفیث، مناش، آدلاید، آلبرتا، مینه سوتا و دانشگاه کیوتو است، که بصورت هدفمند با توجه به دسترسی به مدارک و اسناد موجود انتخاب شدند. تجارب و فعالیتهای دانشگاه های منتخب با توجه به اسناد و مدارک موجود در ابعاد آموزش، پژوهش و خدمات مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که این دانشگاهها با انجام یک سری فعالیتهای دقیق و معقولانه در مسیر بینالمللی سازی آموزش و برنامه درسی در ابعاد آموزش، پژوهش و خدمات حرکت میکنند.
بینالمللی سازی,آموزش,برنامه درسی,دانشگاه
https://qric.atu.ac.ir/article_8879.html
https://qric.atu.ac.ir/article_8879_6188ad20eab5203f072c6fb29fab22ff.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های کیفی در برنامه درسی
2476-5783
2476-5791
2
5
2017
01
20
طراحی الگوی اقتضایی برنامه درسی با انطباق بر دیدگاه آیزنر، هرسی و بلانچارد
169
198
FA
حسین
زینلی پور
استادیار گروه برنامه درسی دانشگاه هرمزگان
yrahvan1343@gmail.com
سمیه
زارع
دانشجوی روزانه دکترا برنامه درسی دانشگاه هرمزگان
szare@gmail.com
یعقوب
رییسی اهوان
دانشجوی روزانه دکترا برنامه درسی دانشگاه هرمزگان
kamyar@gmail.com
10.22054/qric.2018.25118.173
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی اقتضایی برنامه درسی است، برای این منظور، با استفاده از روش تحلیلی– استنتاجی، سه هدف را دنبال می کند: 1- بررسی دیدگاه آیزنر در زمینه نقش معلم در فرایند برنامه درسی 2- بررسی نظریه رهبری وضعی هرسی و بلانچارد 3- طراحی الگوی اقتضایی برنامه درسی با انطباق بر دیدگاه آیزنر و نظریه رهبری وضعی هرسی و بلانچارد؛ آیزنر در بیان دیدگاه خود با نگاهی ظریف، دقیق و زیباشناسانه، نقش معلم را در تدوین و اجرای برنامه درسی به تصویر کشیده است، اما برای بهره برداری عملی از دیدگاه خود، راهکاری ارائه نکرده است؛ از آنجایی که استفاده از یک روش برنامه ریزی در تمام موقعیتها درست به نظر نمی رسد، لذا، در این پژوهش، با انطباق بر دیدگاه آیزنر و نظریه رهبری موقعیتی هرسی و بلانچارد، الگوی اقتضایی برنامه درسی طراحی شد؛ طرح الگوی اقتضایی برنامه درسی نشان داد که سبک نفوذ برنامه ریز درسی در وضعیتی که آمادگی معلمان (توانایی و تمایل) کم باشد (R1) ،کاملاً منطبق بر سبک آمرانه (S1) و سبک نفوذ برنامه ریز درسی در وضعیتی که توانایی معلمان کم و تمایل آنها پایین تا متوسط است(R2)، کاملاً منطبق بر سبک رهبری قبولاندنی(S2) و سبک نفوذ برنامه ریز درسی در وضعیتی که توانایی معلمان، زیاد و تمایل آنها متوسط به بالا است (R3)، کاملاً منطبق بر سبک رهبری مشارکتی (S3) و سبک نفوذ برنامه ریز درسی در وضعیتی که توانایی و تمایل معلمان زیاد است (R3)، کاملاً منطبق بر سبک رهبری تعویضی(S4) مدل هرسی و بلانچارد می باشد.
الگوی اقتضایی,برنامه درسی,رهبری موقعیتی,برنامه درسی تدوین شده,رفتار حمایت گرا,بلوغ
https://qric.atu.ac.ir/article_8878.html
https://qric.atu.ac.ir/article_8878_6f14f2f73af907df443937710b0584f9.pdf