اعظم زرقانی؛ مقصود امین خندقی؛ بختیار شعبانی ورکی؛ نعمت الله موسی پور
چکیده
هدف اصلی این مقاله، تبیین رابطۀ میان نظریه و عمل از منظر متخصصان اثرگذار و جریان ساز حوزۀ مطالعاتی برنامه درسی است. برای دستیابی به این هدف، آراء صاحبنظران این حوزۀ تخصصی در باب نسبت میان نظریه و عمل با استفاده از استدلالهایی مبتنی بر شواهد، مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، نظرات صاحب نظران بنام و مطرح این حوزه، در ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، تبیین رابطۀ میان نظریه و عمل از منظر متخصصان اثرگذار و جریان ساز حوزۀ مطالعاتی برنامه درسی است. برای دستیابی به این هدف، آراء صاحبنظران این حوزۀ تخصصی در باب نسبت میان نظریه و عمل با استفاده از استدلالهایی مبتنی بر شواهد، مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، نظرات صاحب نظران بنام و مطرح این حوزه، در سه دسته «فنی- علمی»، «عملی» و «نومفهومگرایی»، طبقهبندی و بررسی شدهاند. یافتهها نشان میدهد که نظریه در طبقۀ «فنی- علمی» هم جنس نظریههای رایج در علوم طبیعی است که با مفاهیمی کلی و انتزاعی همراه است؛ در طبقۀ «عملی»، از نوع موقعیتی است که متناسب با ویژگیهای موقعیت عینی ساخته میشود و در طبقۀ «نومفهومگرایی» نیز هم جنس نظریههای معتبر در علوم انسانی و هنری است که مبیّن مفاهیم و اندیشههای انسانی است عمل، در طبقۀ «فنی- علمی» از نوع ابزاری و در طبقۀ «عملی» و «نومفهومگرایی» از نوع آگاهانه است، با این تفاوت که در طبقۀ «عملی»، بر عملی اخلاقی و در طبقۀ «نومفهومگرایی» بر عملی اخلاقی و سیاسی یا اجتماعی تأکید میشود. رابطۀ میان نظریه و عمل در هر یک از سه طبقۀ «فنی- علمی»، «عملی» و «نومفهومگرایی» نیز به ترتیب، منطقی، مسألهای یا پژوهشی و دیالکتیک است. تنظیم افکار و نظرات اندیشمندان این حوزه در قالب این سه طبقه، دستهبندی جدیدی از پارادایمهای حوزۀ مطالعاتی برنامهدرسی را نیز ارائه داده است که با دستهبندیهای پیشین از حیث معیار و ملاک دستهبندی متفاوت است و این، مهمترین دستاورد این مطالعه است.