حسین عابدینی فر؛ امین انصاری چهارسوقی
چکیده
زمینه: امروزه تأثیر روش تدریس فعال در تعلیم و تربیت واقعی، کمتر مورد تردید و سؤال قرار می گیرد،روش آموزش سنتی یا حضوری با مسائلی مانند یادگیری انفعالی و غفلت از مشارکت خود یادگیرنده، نادیده گرفتن تفاوت ها و نیازهای یادگیرندگان، بی توجهی به حل مسئله و تفکر انتقادی، با انتقاد مواجه شده است و با پیامدهای مهمی همچون فرسودگی تحصیلی، کاهش ...
بیشتر
زمینه: امروزه تأثیر روش تدریس فعال در تعلیم و تربیت واقعی، کمتر مورد تردید و سؤال قرار می گیرد،روش آموزش سنتی یا حضوری با مسائلی مانند یادگیری انفعالی و غفلت از مشارکت خود یادگیرنده، نادیده گرفتن تفاوت ها و نیازهای یادگیرندگان، بی توجهی به حل مسئله و تفکر انتقادی، با انتقاد مواجه شده است و با پیامدهای مهمی همچون فرسودگی تحصیلی، کاهش انگیزه، احساس عدم کارایی و ... همراه بوده است.هدف و روش:در این مقاله با استفاده از روش شبه آزمایشی، به بررسی اثربخشی «وب کوئست» به عنوان جایگزین سیستم ارزشیابی کیفی دوره ابتدایی پرداختیم.تعداد 50 دانش آموز پسر مقطع ایتدایی یکی از مدارس تهران که در نیم سال اول سال تحصیلی ۹۹ – ۹۸ تحصیل می کردند،به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند.در این پژوهش دو شاخص عمده میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان در دو گروه با یک پیش آزمون و دو پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت.نتایج و یافته ها: با توجه به اینکه اختلاف معنادار بودن میانگین گروه های کنترل و آزمایش با استفاده از آزمون تی محاسبه گردید مشخص گردید آموزش به وسیله وب کوئیست اثربخش بوده است. با تحلیل واریانس درون گروهی و برون گروهی نتایج بدست آمده در آزمون تی در معناداری و عدم معناداری تفاوت میانگین گروه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با نتایج حاصل شده از پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه می توان گفت که آموزش به کمک وب کوئیست نسبت به سیستم ارزشیابی کیفی تاثیر گذار بوده است.
شیما ابراهیمی؛ فریباسادات پنج تنی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و مقایسۀ محتوای کتاب فارسی خوانداری سوم ابتدایی سال (1392-1391) که آخرین سال آموزشی کتاب فارسی درسی قدیم است و کتاب فارسی خوانداری سوم ابتدایی سال (1399-1398) که کتاب آموزشی کنونی در این پایه میباشد، انجام شده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوای توصیفی ویلیام رومی و تعیین ضریب درگیری برای مقولههای متن، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و مقایسۀ محتوای کتاب فارسی خوانداری سوم ابتدایی سال (1392-1391) که آخرین سال آموزشی کتاب فارسی درسی قدیم است و کتاب فارسی خوانداری سوم ابتدایی سال (1399-1398) که کتاب آموزشی کنونی در این پایه میباشد، انجام شده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوای توصیفی ویلیام رومی و تعیین ضریب درگیری برای مقولههای متن، تصاویر و پرسشها انجام شده است. جامعۀ آماری، دو کتاب نامبرده است که برابر با نمونۀ آماری میباشد. به منظور تعیین ضریب درگیری و سنجش میزان فعال بودن کتابها، محتوای آنها در انواع مقولهها بر طبق این روش جایگزین شده و سپس مقولههای فعال بر مقولههای غیرفعال تقسیم میشود. نتایج بررسی این تحقیق حاکی از این است که بر خلاف متن کتاب فارسی خوانداری سال (1392-1391)، در تهیه و تدوین کتاب فارسی خوانداری سال (1399-1398) استانداردهای لازم برای نگارش متن در نظر گرفته نشده است. در تنظیم تصاویر طبق این تحلیل در هر دو کتاب مذکور تصاویر فعال نمیباشند. همچنین نتایج این تحلیل در مورد پرسشهای هر دو کتاب گویای این مطلب است که برخلاف کتاب فارسی خوانداری سال (1392-1391) پرسشهای کتاب فارسی خوانداری سال (1399-1398) به روشی فعال تنظیم شده است. بنابراین پیشنهاد میشود در متن و تصاویر کتاب فارسی خوانداری کنونی (سال 1399-1398) بازنگری لازم صورت پذیرد تا دانشآموزان به لحاظ یادگیری ارتباط بهتری با آنها برقرار کنند و درگیری ذهنی و میزان تفکر آنان در جهت مثبت ارتقا یابد.
رقیه محمدی؛ مرجان کیان؛ مجید علی عسگری
چکیده
هدف پژوهش حاضر، واکاوی نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی خوانداری و نوشتاری پایه چهارم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان چهارم منطقه 18 شهر تهران بودند که از طریق روش نمونه گیری معیار، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. داده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، واکاوی نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی خوانداری و نوشتاری پایه چهارم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی از نوع پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان چهارم منطقه 18 شهر تهران بودند که از طریق روش نمونه گیری معیار، تعداد 15 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع داده ها، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها با استفاده از روش کد گذاری تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه درسی جدید در چهار محور واکنش معلمان، عوامل تاثیر گذار بر نگرش آن ها، نقاط مثبت و ضعف برنامه درسی مذکور دسته بندی شده است. واکنش معلمان در زمینه های پذیرش مبتنی بر توانمندی، احساسی و ناپایدار، ایجاد تنوع از طریق برنامه درسی و تغییر ناپذیر قرار دارد. همچنین عوامل موثر بر نگرش معلمان، شامل عوامل مربوط به معلم، حمایت نامناسب مسئولین و شرایط مدرسه دانست. یافته ها حاکی از آن است که برنامه درسی جدید از نظر تاکید بر مسائل فرهنگی و اخلاقی، تاثیر محتوای جدید با دنیای واقعی و تلفیق با سایر دروس دارای نقاط مثبت است اما مولفه های چالش های تغییر محتوا، عدم جذابیت کتاب برای دانش آموزان و فقدان تکنیک ارزشیابی مشخص، نقاط ضعف این برنامه در نظر گرفته شد. بنابراین توصیه می شود با برگزاری کارگاه های آموزشی در مورد تغییر برنامه درسی جدید ، آگاهی معلمان را نسبت به اهمیت این برنامه درسی افزایش داد تا در سطح اجرا دچار آسیب نشود و به اهداف قصد شده مطلوب خود دست یابد.