وحیده علیپور
چکیده
هدف اصلی تعلیم و تربیت، بایستی تربیت انسانهای متفکر و خلاق باشد. تفکر انتقادی بهعنوان یکی از الگوهای نوین در نظام تربیتی میباشد. هدف مقاله حاضر بررسی کیفی موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با می باشد. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Gt) و جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه ...
بیشتر
هدف اصلی تعلیم و تربیت، بایستی تربیت انسانهای متفکر و خلاق باشد. تفکر انتقادی بهعنوان یکی از الگوهای نوین در نظام تربیتی میباشد. هدف مقاله حاضر بررسی کیفی موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با می باشد. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Gt) و جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه درسی شاغل در آموزش و پرورش که بر دوره متوسطه اشراف دارند، می باشند که از این جامعه با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع 18متخصص برنامه درسی به عنوان موردهای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق بودند. نتایج پژوهش کیفی بیانگر آنند که مقولاتی مانند سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه و شرایط موجود در زمینه تربیت معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس از موانع تفکر انتقادی می باشند. نتایج پژوهش کیفی بیانگر آنند که مقولاتی مانند سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه و شرایط موجود در زمینه تربیت معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس از موانع تفکر انتقادی می باشند.